شمارهٔ ۱۶ - تاریخ وفات درویش مجید علیه الرحمه (۱۱۸۶ ه.ق)
حیف و صد حیف که از کجروشیهای سپهر
بسته بر ناقه اجل، محمل درویش مجید
چه بگلزار جهان دید که گردید خموش؟!
عندلیب بسخن مایل درویش مجید!
بود چون ابر گهرریز و، چو در دریا خیز
خامه و نامه، ز دست و دل درویش مجید
نوخطان، داده خط بندگی و کرده قبول؛
سر خطی از قلم قابل درویش مجید
چیده رضوان بجنان مجلس او را ز جهان
چرخ برچیده اگر محفل درویش مجید
بیمین رخت کشد از صف اصحاب شمال
گشت چون رحمت حق شامل درویش مجید
زیست نیکو و چو شد، ماند ازو نام نکو؛
از جهان است بس این حاصل درویش مجید
شد، چو از باد اجل کشتی هستیش شکست
ساحت خلد برین ساحل درویش مجید
در جوانی، ز جهان گشت روان سوی جنان
از جنان بود چو آب و گل درویش مجید
زد رقم از پی تاریخ وفاتش آذر:
«شده ایوان جنان منزل درویش مجید»
شمارهٔ ۱۵ - و له قطعه: ای که در بارگاه زیباییشمارهٔ ۱۷ - بتاریخ مولود پسران خود گفته (۱۱۹۴ ه.ق): شکر آذر، که شب هشتم ماه آذار
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حیف و صد حیف که از کجروشیهای سپهر
بسته بر ناقه اجل، محمل درویش مجید
هوش مصنوعی: متأسفانه، از بدبختیهای زمانه و حوادث ناگوار، زندگی درویش مجید تحت تأثیر قرار گرفته و در عذاب و رنج است.
چه بگلزار جهان دید که گردید خموش؟!
عندلیب بسخن مایل درویش مجید!
هوش مصنوعی: در باغ زندگی چه چیزی باعث شد که او سکوت کند؟! پرندهای که به سخن گفتن علاقه داشت، دیگر حرف نمیزند.
بود چون ابر گهرریز و، چو در دریا خیز
خامه و نامه، ز دست و دل درویش مجید
هوش مصنوعی: همچون ابر که گوهری را میباراند و مانند امواج دریا که خروش میآورند، قلم و نامهای از دل و دست درویش مجید بیرون میآید.
نوخطان، داده خط بندگی و کرده قبول؛
سر خطی از قلم قابل درویش مجید
هوش مصنوعی: نوخاستگان، نشان بندگی را پذیرفته و قبول کردهاند؛ در حالی که سر خطی از قلم درویش مجید وجود دارد.
چیده رضوان بجنان مجلس او را ز جهان
چرخ برچیده اگر محفل درویش مجید
هوش مصنوعی: بهشت برای او مجلس آراستهای دارد و به خاطر او، چرخهٔ جهان متوقف شده است، اگرچه محفل درویش مجید نیز زیبا و دلانگیز است.
بیمین رخت کشد از صف اصحاب شمال
گشت چون رحمت حق شامل درویش مجید
هوش مصنوعی: نگرانی تو از این است که چهرهات از جمع دوستان دور میشود، اما وقتی رحمت خداوند شامل حال درویش مجید میشود، این ترس بیمعنا خواهد بود.
زیست نیکو و چو شد، ماند ازو نام نکو؛
از جهان است بس این حاصل درویش مجید
هوش مصنوعی: زندگی خوب و شایسته، وقتی به پایان میرسد، نام نیکویی از آن باقی میماند؛ برای درویش مجید این بزرگترین دستاورد از دنیا است.
شد، چو از باد اجل کشتی هستیش شکست
ساحت خلد برین ساحل درویش مجید
هوش مصنوعی: زمانی که باد مرگ، کشتی وجود او را غرق کرد، به بهشت جاودانهای که در کنار درویش مجید است رسید.
در جوانی، ز جهان گشت روان سوی جنان
از جنان بود چو آب و گل درویش مجید
هوش مصنوعی: در دوران جوانی، روح انسان به سوی بهشت سفر میکند و وجود او مانند آب و خاک است که در کنار یک درویش مجید قرار دارد.
زد رقم از پی تاریخ وفاتش آذر:
«شده ایوان جنان منزل درویش مجید»
هوش مصنوعی: با گذشت زمان و در پی تغییراتی که به وجود آمده، اکنون بهاری شدهای که در آن بهشت جایگاه درویش مجید است.