گنجور

شمارهٔ ۹۱

کسی کز رشک نتواند که روزی با منت بیند
چه خواهد کرد اگر شب دست من در گردنت بیند؟!
شهید عشق، وقتی دامنت گیرد، که در محشر
نشانی جز نشان خون خود بر دامنت بیند
چه میپرسی زمن، کز دوست ای همدم چها دیدی؟!
الهی آنچه من از دوست دیدم، دشمنت بیند!
ندارد دیده هر دم تاب دیدارت، مگر گاهی
چو ماه از گوشه ی بام و، چو مهر از روزنت بیند!
به تن پیراهن صبرم قبا شد، دیده ام تا کی
چو گل با هر خس و خاری بیک پیراهنت بیند؟!
هزارت بلبل خوش نغمه هست و، آذر از غیرت
نمی‌خواهد به جز خود بلبلی در گلشنت بیند

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کسی کز رشک نتواند که روزی با منت بیند
چه خواهد کرد اگر شب دست من در گردنت بیند؟!
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر حسادت نمی‌تواند روزی با مهربانی به من نگاه کند، چه کار خواهد کرد اگر شب، دست من را دور گردنش ببندم؟!
شهید عشق، وقتی دامنت گیرد، که در محشر
نشانی جز نشان خون خود بر دامنت بیند
هوش مصنوعی: شهید عشق، هنگامی که در روز قیامت دامنت را به دست بگیرد، تنها نشانی که بر دامن تو خواهد دید، نشانی از خون خودش است.
چه میپرسی زمن، کز دوست ای همدم چها دیدی؟!
الهی آنچه من از دوست دیدم، دشمنت بیند!
هوش مصنوعی: چرا از من می‌پرسی که با دوست چه تجربه‌هایی داشته‌ام؟ کاش آنچه من از دوستم دیده‌ام، بر تو که دشمن منی، نرسد!
ندارد دیده هر دم تاب دیدارت، مگر گاهی
چو ماه از گوشه ی بام و، چو مهر از روزنت بیند!
هوش مصنوعی: چشمانم هرگز نمی‌توانند تحمل دیدن تو را داشته باشند، مگر اینکه گاهی مثل ماهی که از لبه‌ی بام می‌تابد یا مثل خورشیدی که از پنجره می‌تابد، تو را ببینم.
به تن پیراهن صبرم قبا شد، دیده ام تا کی
چو گل با هر خس و خاری بیک پیراهنت بیند؟!
هوش مصنوعی: من لباس صبر را بر تن کرده‌ام، و دیگر نمی‌دانم تا کی باید مانند گلی با هر خار و خسی زندگی کنم. آیا دیده‌ام که فقط به پیراهن تو نگاه کنم؟
هزارت بلبل خوش نغمه هست و، آذر از غیرت
نمی‌خواهد به جز خود بلبلی در گلشنت بیند
هوش مصنوعی: هزاران بلبل خوش‌صدا در باغ هستند، اما آذر به خاطر غیرت خود نمی‌خواهد غیر از بلبلی در گلستانش ببیند.