شمارهٔ ۸۸
مرغان اولی اجنحه، کاندر طیرانند
از حسرت مرغان قفس بیخبرانند
در حیرتم از دردکشان کز همه عالم
دارند خبر، گرچه ز خود بیخبرانند
جز من، دگران را مکن از جور خود آگاه
آنانکه ندارند غم جان، دگرانند!
ای خضر ره عشق، غم ما مخور، اما
این تازه ز ره گمشدگان، نوسفرانند
در بزم وصال تو، بخود میطپدم دل؛
از رشک دو چشمم، که برویت نگرانند
از باغ چه گل رفته که گلها همه آذر
خونین مژه خونین دل و خونین جگرانند؟!
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرغان اولی اجنحه، کاندر طیرانند
از حسرت مرغان قفس بیخبرانند
هوش مصنوعی: پرندگان آزاد با بالهای خود پرواز میکنند و به دلیل حسرت پرندگان زندانی، از حال و روز آنها بیخبرند.
در حیرتم از دردکشان کز همه عالم
دارند خبر، گرچه ز خود بیخبرانند
هوش مصنوعی: من در شگفتم از افرادی که دردی را تحمل میکنند و از حال و احوال دیگران خبر دارند، در حالی که خودشان از وضعیت واقعی خود آگاه نیستند.
جز من، دگران را مکن از جور خود آگاه
آنانکه ندارند غم جان، دگرانند!
هوش مصنوعی: تنها من را از ظلم و ستم خود آگاه نکن، زیرا دیگران که دغدغه جان ندارند، دلسوزی برای آنها نیست.
ای خضر ره عشق، غم ما مخور، اما
این تازه ز ره گمشدگان، نوسفرانند
هوش مصنوعی: ای خضر عشق، نگران غم ما نباش، اما این تازهواردان از گمشدگان در مسیر هستند.
در بزم وصال تو، بخود میطپدم دل؛
از رشک دو چشمم، که برویت نگرانند
هوش مصنوعی: در محفل نزدیکی و وصال تو، دل خود را به شدت درگیر میکنم؛ از حسادت به چشمهایم که همواره به تو نگاه میکنند.
از باغ چه گل رفته که گلها همه آذر
خونین مژه خونین دل و خونین جگرانند؟!
هوش مصنوعی: در باغ چه گلی رفته که حال همه گلها اینقدر غمگین و دلشکسته شدهاند، و همگی در حسرت و اندوه به سر میبرند؟