گنجور

شمارهٔ ۸۵

ناله ی مرغ قفس، گر بچمن گوش کند
غنچه از تنگدلی خنده فراموش کند
سخنی دارم و میگویم اگر گوش کند
گرچه پندی است که نشنیده فراموش کند
هوس ناله کنم، چون شنوم ناله ی غیر
بلکه یکره بغلط ناله ی من گوش کند
چون دهم جام بدستش چکنم کز سر جور
جام من ریزد و جام دگران نوش کند
آه کز جور تو امروز نشد آذر را
فرصت اینکه شکایت ز غم دوش کند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناله ی مرغ قفس، گر بچمن گوش کند
غنچه از تنگدلی خنده فراموش کند
هوش مصنوعی: اگر پرنده‌ی زندانی صدایش را در گوش گل‌چین بشنود، گل‌برگ‌ها به خاطر اندوه و حسرت یک لحظه هم نمی‌خندند.
سخنی دارم و میگویم اگر گوش کند
گرچه پندی است که نشنیده فراموش کند
هوش مصنوعی: من چیزی دارم برای گفتن و اگر کسی به حرفم گوش دهد، حتی اگر این حرف پندی باشد که قبلاً نشنیده، می‌تواند آن را فراموش کند.
هوس ناله کنم، چون شنوم ناله ی غیر
بلکه یکره بغلط ناله ی من گوش کند
هوش مصنوعی: می‌خواهم ناله‌ای کنم، چون صدای دیگران را می‌شنوم، اما فقط می‌خواهم که کسی به ناله من گوش دهد.
چون دهم جام بدستش چکنم کز سر جور
جام من ریزد و جام دگران نوش کند
هوش مصنوعی: زمانی که من جام را به دست او می‌دهم، باید حواسم باشد که شراب من از سرش بریزد و او شراب دیگران را بنوشد.
آه کز جور تو امروز نشد آذر را
فرصت اینکه شکایت ز غم دوش کند
هوش مصنوعی: ای کاش از ظلم و بی‌عدالتی تو، امروز آذر نتوانست فرصتی بیابد تا از غم دیشب شکایت کند.