شمارهٔ ۸۳
یار شد بیوفا، کسی چکند؟!
درد شد بیدوا، کسی چکند؟!
گر تو اندیشه از خدا نکنی
چکند ای خدا، کسی چکند؟!
بیگنه کشتی و ز کشته ی خویش
خواهی ار خونبها کسی چکند؟!
مرغ نشکسته بال را، صیاد
نکند چون رها کسی چکند؟!
بکسی با چنان لبان دشنام
گر دهی، جز دعا کسی چکند؟!
بتو بیگانه، کز غرور نه یی
بکسی آشنا، کسی چکند؟!
شکوه آذر ز کس مکن چو تو را
نیست تاب جفا کسی چکند؟!
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یار شد بیوفا، کسی چکند؟!
درد شد بیدوا، کسی چکند؟!
هوش مصنوعی: دوست بیوفا شده است، چه کسی به این حال رسیدگی میکند؟ درد و رنجی که به سراغ من آمده، چه کسی از آن خبر دارد و به فکر من است؟
گر تو اندیشه از خدا نکنی
چکند ای خدا، کسی چکند؟!
هوش مصنوعی: اگر تو به خدا فکر نکنی، پس چه کسی میتواند به خدا فکر کند؟
بیگنه کشتی و ز کشته ی خویش
خواهی ار خونبها کسی چکند؟!
هوش مصنوعی: اگر بیگناه را مجازات کنی و از کشتهی خود خواسته باشی، آیا کسی حاضر است خونبهای او را پرداخت کند؟
مرغ نشکسته بال را، صیاد
نکند چون رها کسی چکند؟!
هوش مصنوعی: وقتی پرندهای که هنوز پرواز نکرده و شکسته نشده را صیاد نخواهد کرد، پس وقتی کسی آزاد است و در قید و بند نیست، چه کسی به او آسیب میزند؟
بکسی با چنان لبان دشنام
گر دهی، جز دعا کسی چکند؟!
هوش مصنوعی: اگر به کسی با لبانی که فقط بد و بیراه میگوید، بیاحترامی کنی، جز دعا و آرزوی خیر از او چیزی نخواهی شنید!
بتو بیگانه، کز غرور نه یی
بکسی آشنا، کسی چکند؟!
هوش مصنوعی: به تو گفتم که در غرور خود مغرور نباشی، زیرا وقتی کسی با تو آشنا نشود، چه کسی میتواند با تو ارتباط برقرار کند؟
شکوه آذر ز کس مکن چو تو را
نیست تاب جفا کسی چکند؟!
هوش مصنوعی: به خودت نبال و از دیگران انتقاد نکن، زیرا تو تاب و تحمل بدی و آسیب را نداری و کسی نمیتواند به تو آسیب برساند.