شمارهٔ ۷۵
صید کنان میروی، ای صنم صید بند؛
گر خوشی از صید ما،این سر ما، این کمند
ما همه شیرین پرست، لیک دریغا که هست
کوکب فرهاد پست، اختر خسرو بلند
بنده ی فرمان او، از دل و جان ما همه
تا که پسند افتدش خواجه ی مشکل پسند؟!
سرو تو، من فاخته؛ نالم و گویی منال
گل تو و من عندلیب، گریم و، گویی بخند
شب همه شب، شمع سان، سوزم و گویم مباد؛
ز اشک من او را زیان، ز آه من او را گزند
بلبلم و، آشیان داده بباد خزان
فصل گل ای باغبان، در برخ من مبند
آذر اگر داغدار شد بفغانش چکار؟!
از الم یک شرار سوزد و نالد سپند!
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صید کنان میروی، ای صنم صید بند؛
گر خوشی از صید ما،این سر ما، این کمند
هوش مصنوعی: ای معشوق زیبا، تو به شکار میروی، در حالی که ما در دام تو گرفتاریم؛ اگر از شکار ما لذت میبری، این سرنوشت و دلسوزی ما زیر این کمند است.
ما همه شیرین پرست، لیک دریغا که هست
کوکب فرهاد پست، اختر خسرو بلند
هوش مصنوعی: ما همه عاشق شیرینی و زیبایی هستیم، اما افسوس که فرهاد، که شایسته ستایش است، در کنار خسرو، که موقعیتی بلند و والا دارد، مورد توجه نیست.
بنده ی فرمان او، از دل و جان ما همه
تا که پسند افتدش خواجه ی مشکل پسند؟!
هوش مصنوعی: من به فرامین او خدمت میکنم و همه وجودم را برای او میگذارم، تا اینکه مورد پسند آن سرور سختپسند قرار بگیرد.
سرو تو، من فاخته؛ نالم و گویی منال
گل تو و من عندلیب، گریم و، گویی بخند
هوش مصنوعی: تو همچون سرو زیبایی و من مانند فاختهای هستم که ناله میزنم. تو مثل گل هستی و من مانند عندلیبی که برای تو میگریم، اما تو انگار در حال خندیدن هستی.
شب همه شب، شمع سان، سوزم و گویم مباد؛
ز اشک من او را زیان، ز آه من او را گزند
هوش مصنوعی: شبهای بسیاری مانند شمع میسوزم و تنها این را میگویم که ای کاش چنین نباشد؛ زیرا اشکهایم به او آسیب نمیزنند و آههایم به او آسیبی نمیرسانند.
بلبلم و، آشیان داده بباد خزان
فصل گل ای باغبان، در برخ من مبند
هوش مصنوعی: من آواز بلبل هستم و زندگیام در بهار گل در معرض باد خزان قرار گرفته است. ای باغبان، بر آنچه بر من میگذرد، سختیاش را نگذار.
آذر اگر داغدار شد بفغانش چکار؟!
از الم یک شرار سوزد و نالد سپند!
هوش مصنوعی: اگر آذر ناراحت و غمگین شود، چه قانونی بر او حاکم است؟ آتش از آتشکدهای کوچک زبانه میکشد و به سوگ و زاری میافتد.