گنجور

شمارهٔ ۷۰

آمد شب و، وقت یا رب آمد!
یا رب چکنم؟ دگر شب آمد!
همسایه، شنید یا ربم را
از یا رب من، به یارب آمد
ای دوست بگو بکویت امشب
دشمن بکدام مطلب آمد؟!
کز راه هزار بدگمانی
جانم صدبار بر لب آمد!
از خال سیاه کنج چشمت
امروز بچشم من، شب آمد
خلقی بگمان، که پیشم این روز
از گردش چشم کوکب آمد
دردی دارد دلم که درمانش
.......................ب آمد
جان سوخت ز سوز عشقم آذر
تو پنداری بتن تب آمد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آمد شب و، وقت یا رب آمد!
یا رب چکنم؟ دگر شب آمد!
هوش مصنوعی: شب فرا رسیده و دوباره وقت دعا و نیایش است. پروردگارا، چه کنم؟ شب دوباره به سر رسیده است!
همسایه، شنید یا ربم را
از یا رب من، به یارب آمد
هوش مصنوعی: همسایه، صدای من را که در حال دعای "یارب" بودم شنید و به من گفت "یارب".
ای دوست بگو بکویت امشب
دشمن بکدام مطلب آمد؟!
هوش مصنوعی: ای دوست، بگو که امشب وقتی به سوی تو آمدم، آیا دشمن به چه موضوعی اشاره داشت؟
کز راه هزار بدگمانی
جانم صدبار بر لب آمد!
هوش مصنوعی: به خاطر هزاران بدگمانی و شکی که به وجود آمده، جانم بارها در آستانه فرار از این وضعیت بوده است.
از خال سیاه کنج چشمت
امروز بچشم من، شب آمد
هوش مصنوعی: امروز نگاه کن به خال سیاه گوشه چشمت تا من این شب را ببینم.
خلقی بگمان، که پیشم این روز
از گردش چشم کوکب آمد
هوش مصنوعی: مردمی به اشتباه فکر می‌کنند که امروز به دلیل گردش ستاره‌ها و چشمانشان، پیش من آمده‌اند.
دردی دارد دلم که درمانش
.......................ب آمد
هوش مصنوعی: دلم دردی دارد که هیچ درمانی برای آن وجود ندارد.
جان سوخت ز سوز عشقم آذر
تو پنداری بتن تب آمد
هوش مصنوعی: جانم در آتش عشق تو می‌سوزد، گویی بدنم در گرمایی شعله‌ور به تب افتاده است.