شمارهٔ ۶۲
دایه، کِت در مهد زر ای سیمتن میپرورد
دشمن جانی برای جان من میپرورد
دلبری دارم که باشد تلخکامی قسمتم
زان حلاوتها که در کنج دهن میپرورد
مهرپرور یوسفی دارم، که در کنعان حسن
یوسفی، هر روز در چاه ذقن میپرورد
آن شه ترکان که دارد قد چو سرو و تن چو گل
سرو در خفتان و، گل در پیرهن میپرورد!
آسمانم گر کند هم بزم جانان، دور نیست
خار و گل را باغبان در یک چمن میپرورد
بیتَذَرْو و بلبل است این باغ، کاین دهقان پیر
سرو و گل بهر دل زاغ و زغن میپرورد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دایه، کِت در مهد زر ای سیمتن میپرورد
دشمن جانی برای جان من میپرورد
هوش مصنوعی: مادری که فرزند عزیزش را در مهدی از طلا نگه میدارد، در واقع دشمنی برای جان من پرورش میدهد.
دلبری دارم که باشد تلخکامی قسمتم
زان حلاوتها که در کنج دهن میپرورد
هوش مصنوعی: من محبوبی دارم که باعث تلخی و غم در زندگیام شده است، اما از آن شیرینیهایی که در گوشه دهانش نهفته است، لذت میبرم.
مهرپرور یوسفی دارم، که در کنعان حسن
یوسفی، هر روز در چاه ذقن میپرورد
هوش مصنوعی: من شخصی را دارم که مانند یوسف مهربان و دلنواز است و هر روز در دل و فکرش به زیبایی و جذابیت او فکر میکند و این احساس را درون خود پرورش میدهد.
آن شه ترکان که دارد قد چو سرو و تن چو گل
سرو در خفتان و، گل در پیرهن میپرورد!
هوش مصنوعی: آن پادشاه ترک که قدش به اندازهی سرو بلند و اندامش مانند گل زیباست، در حالی که در لباس خواب است، گل را در لباسش نوازش میکند!
آسمانم گر کند هم بزم جانان، دور نیست
خار و گل را باغبان در یک چمن میپرورد
هوش مصنوعی: اگر آسمان هم با محبوبم همدردی کند، دور از انتظار نیست که باغبان در یک باغ هم گل و هم خار را پرورش دهد.
بیتَذَرْو و بلبل است این باغ، کاین دهقان پیر
سرو و گل بهر دل زاغ و زغن میپرورد
هوش مصنوعی: در این باغ، بلبل و پرندگان خوشخوان وجود دارند و این باغبان پیر به خوبی از درختان سرو و گلها مراقبت میکند تا دل زاغ و زغن را نیز شاد کند.