شمارهٔ ۶
درد دل گویم و، بر طبع گران است تو را
چه کنم؟! گوش به حرف دگران است تو را!
مکن انکار دلم این همه، انگار که رفت؛
وز پیش دیده به حسرت نگران است تو را!
غیر میخواهدم از کوی تو آواره کند
وای بر حالم اگر میل بر آن است تو را
گر شبی با من غمگین گذرانی، چه شود؟!
ای که ایام به شادی گذران است تو را!
آذری را که کنون از نظر انداختهای
یکی از جملهٔ خونینجگران است تو را!
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
درد دل گویم و، بر طبع گران است تو را
چه کنم؟! گوش به حرف دگران است تو را!
هوش مصنوعی: میخواهم از دل دردهایم بگویم، اما بیحوصله هستی، چه کنم؟! تو به صحبت دیگران گوش میدهی.
مکن انکار دلم این همه، انگار که رفت؛
وز پیش دیده به حسرت نگران است تو را!
هوش مصنوعی: دل من را اینقدر نادیده نگیر، به نظر میرسد که تو رفتهای؛ اما همچنان از دور تو را با حسرت مینگرم.
غیر میخواهدم از کوی تو آواره کند
وای بر حالم اگر میل بر آن است تو را
هوش مصنوعی: من از کوی تو آواره و دور خواستهام، وای بر من که اگر این میل و خواسته به سوی تو باشد.
گر شبی با من غمگین گذرانی، چه شود؟!
ای که ایام به شادی گذران است تو را!
هوش مصنوعی: اگر شبی را با من ناراحت بگذرانی، چه مشکلی دارد؟ تو که روزهایت در شادی میگذرد!
آذری را که کنون از نظر انداختهای
یکی از جملهٔ خونینجگران است تو را!
هوش مصنوعی: آذری که در حال حاضر او را از چشم دور کردهای، یکی از افرادی است که به شدت متاثر و آشفته است.