گنجور

شمارهٔ ۲۲

آنچه از مکتوب من ظاهر نشد، نام من است؛
و آنچه قاصد را بخاطر نیست، پیغام من است
غیر، بر من میبرد حسرت، که هم بزم توام؛
کاش نوشد قطره یی زین می که در جام من است
میتوانم از تغافل بر سر رحم آرمت
دشمن من این دل بی صبر و آرام من است
در خیال جستن از دام من آن وحشی غزال
من باین خوش کرده ام خاطر که در دام من است!
آذر آن ظالم که بی‌موجب مرا بدنام کرد
هیچ می‌گوید که این بیچاره بدنام من است؟!

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنچه از مکتوب من ظاهر نشد، نام من است؛
و آنچه قاصد را بخاطر نیست، پیغام من است
هوش مصنوعی: چیزی که در نوشته من مشخص نشده، نام من است و آنچه که در خاطر فرستنده نیست، پیام من می‌باشد.
غیر، بر من میبرد حسرت، که هم بزم توام؛
کاش نوشد قطره یی زین می که در جام من است
هوش مصنوعی: من به غیر از حسرتی که دارم، خوشحالم که در کنار تو هستم؛ ای کاش یک قطره از این می که در جام من است، به من می‌رسید.
میتوانم از تغافل بر سر رحم آرمت
دشمن من این دل بی صبر و آرام من است
هوش مصنوعی: می‌توانم با نادیده‌گرفتن احساسات، به تو محبت کنم، اما دشمن من، این دل بی‌صبر و آرام من است.
در خیال جستن از دام من آن وحشی غزال
من باین خوش کرده ام خاطر که در دام من است!
هوش مصنوعی: غزال وحشی که در خیال می‌خواهد از دام من فرار کند، در واقع دلخوشی‌ام را به خاطر آن ساخته‌ام، در حالی که این غزال خود در دام من است!
آذر آن ظالم که بی‌موجب مرا بدنام کرد
هیچ می‌گوید که این بیچاره بدنام من است؟!
هوش مصنوعی: آذر، آن ظالمی که بدون هیچ دلیلی مرا بدنام کرد، آیا هیچ می‌گوید که این بیچاره، به خاطر او بدنام شده است؟