شمارهٔ ۱۹۳
فرخنده تر از مرغ بهشت است حمامی
کآرد بمن از یار سفر کرده پیامی
ما را به نگاهی بخر از ما، که درین شهر
ارزان تر ازینت نفروشند غلامی
زنهار، بخلوت ندهی راه صبا را
ترسم که رساند ز تو بویی بمشامی
در دام برم رشک بدان صید که صیاد
در خون کشدش تا دهد آرایش دامی
دردی کش میخانه، اگر جان بسپارد؛
غم نیست، که ساقی کندش زنده بجامی
دل میطپدم از نفس صبح همانا
کآورده نسیم سحر، از دوست پیامی
آید بتنم جان و رود هر نفس آذر
ز آمد شد آهو روشی، کبک خرامی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فرخنده تر از مرغ بهشت است حمامی
کآرد بمن از یار سفر کرده پیامی
هوش مصنوعی: حمام کلاهی که از بهشت خوشتر است، وقتی پیامی از یار دور شدهام به من میرساند، برای من بسیار شادتر و خوشحالکننده است.
ما را به نگاهی بخر از ما، که درین شهر
ارزان تر ازینت نفروشند غلامی
هوش مصنوعی: به ما با یک نگاه خود، ارزش بده و از ما بخر که در این شهر غلامی به این راحتیها پیدا نمیشود و ارزشش از این کمتر نیست.
زنهار، بخلوت ندهی راه صبا را
ترسم که رساند ز تو بویی بمشامی
هوش مصنوعی: مواظب باش که راه نسیم را مسدود نکنی، چون میترسم که بوی تو را به مشامم برساند.
در دام برم رشک بدان صید که صیاد
در خون کشدش تا دهد آرایش دامی
هوش مصنوعی: در دام عشق، به زندگی کسانی حسادت میکنم که شکار صیادند؛ زیرا او حتی برای تزئین دامش، شکار را به خون میکشد.
دردی کش میخانه، اگر جان بسپارد؛
غم نیست، که ساقی کندش زنده بجامی
هوش مصنوعی: اگر کسی در میخانه دچار درد و رنج شود و جانش را فدای این درد کند، جای نگرانی نیست، چون ساقی میتواند او را با نوشیدنی زنده کند.
دل میطپدم از نفس صبح همانا
کآورده نسیم سحر، از دوست پیامی
هوش مصنوعی: دل من از نفس صبح به تپش افتاده است، زیرا نسیم سحر پیامی از دوست به همراه دارد.
آید بتنم جان و رود هر نفس آذر
ز آمد شد آهو روشی، کبک خرامی
هوش مصنوعی: در هر نفسی که میکشم، زندگی و شوق به من میرسد و در حالی که آتش اشتیاق دارم، به زیبایی آهو و نازکخویی کبک فکر میکنم.

آذر بیگدلی