شمارهٔ ۱۸
از بس دل امشبم ز تو نامهربان پر است
از گریه میکنم تهی و همچنان پر است
رحمی بدامن تهی ام کن، خدای را؛
اکنون که دامنت ز گل ای باغبان پر است!
ای صید کش، تهی شد اگر یک قفس تو را؛
از صید غم مخور، که هزار آشیان پر است
خالی است کیسه ات چو ز نقد وفا، چه سود
ما را گراز متاع محبت دکان پر است؟!
از رشک غیر، کشتن آذر چه لازم است؟!
گر بد گمان ازو شده ای، امتحان پر است
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از بس دل امشبم ز تو نامهربان پر است
از گریه میکنم تهی و همچنان پر است
هوش مصنوعی: امشب دل من آنقدر از عدم محبت تو پر شده که نمیتوانم خود را کنترل کنم و فقط گریه میکنم، ولی با این حال احساس میکنم که هنوز هم دل پر از درد و غم دارم.
رحمی بدامن تهی ام کن، خدای را؛
اکنون که دامنت ز گل ای باغبان پر است!
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، لطفاً به من رحم کن و از دامن پُر گل خودت، که هیچکدام نصیب من نشده، چیزی به من عطا کن.
ای صید کش، تهی شد اگر یک قفس تو را؛
از صید غم مخور، که هزار آشیان پر است
هوش مصنوعی: اگر یک قفس تو خالی باشد، از اینکه شکار تو نیست نگران نباش، زیرا هزاران آشیانه دیگر پر از شکار وجود دارد.
خالی است کیسه ات چو ز نقد وفا، چه سود
ما را گراز متاع محبت دکان پر است؟!
هوش مصنوعی: اگر کیسهات از محبت و وفا خالی باشد، سودی برای ما ندارد که در دکان عشق فقط کالا وجود دارد و تو چیزی برای عرضه نداری.
از رشک غیر، کشتن آذر چه لازم است؟!
گر بد گمان ازو شده ای، امتحان پر است
هوش مصنوعی: چرا باید به خاطر حسادت دیگران آتش را خاموش کنیم؟ اگر نسبت به او بدگمان شدهای، بهتر است او را امتحان کنی.