شمارهٔ ۱۷۸
جان اسیران سوختی، از کس برآمد دود؟ نه!
خون غریبان ریختی، دستت به خون آلود؟ نه!
هر کس میان گفتگو، شد درد خود را چاره جو؛
منهم غم خود پیش او، میگویم، اما زود، نه!
سهل است، ای نامهربان، با ما نباشی سرگران؛
در دوستی ما زیان، در خصمی ما، سود نه!
گر ریختی ای نازنین، خون مرا از تیغ کین
از دوستان اکنون ببین، یک کس ز تو خشنود نه!
صد جرم از دشمن فزون، دیدی شدت از دل برون
او را که خواهی ریخت خون، جرمیش خواهد بود؟نه!
در حشر، چون خواری کشان، خواهند داد از مهوشان
امروز آذر را نشان، جز چشم خون آلود نه!
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان اسیران سوختی، از کس برآمد دود؟ نه!
خون غریبان ریختی، دستت به خون آلود؟ نه!
هوش مصنوعی: آیا کسی از درد و رنج جان اسیران فریاد کشید؟ نه! آیا خون بیگناهان را ریختی و دستهات به آن آلوده شد؟ نه!
هر کس میان گفتگو، شد درد خود را چاره جو؛
منهم غم خود پیش او، میگویم، اما زود، نه!
هوش مصنوعی: هر فردی که در حین صحبت، به دنبال راه حلی برای درد و مشکل خودش باشد، من هم غم و ناراحتیام را به او میگویم، ولی سریعاً این کار را نمیکنم!
سهل است، ای نامهربان، با ما نباشی سرگران؛
در دوستی ما زیان، در خصمی ما، سود نه!
هوش مصنوعی: ای نامهربان، با ما که نباشی، کار برایت آسان میشود؛ در دوستیامان به خودت آسیب میزنی و در دشنامگوییامان هیچ نفعی نخواهی برد!
گر ریختی ای نازنین، خون مرا از تیغ کین
از دوستان اکنون ببین، یک کس ز تو خشنود نه!
هوش مصنوعی: اگر تو به من آسیب زدی و خونم را بر زمین ریختی، اکنون از دوستانت ببین که هیچکس از تو راضی نیست!
صد جرم از دشمن فزون، دیدی شدت از دل برون
او را که خواهی ریخت خون، جرمیش خواهد بود؟نه!
هوش مصنوعی: اگر صد گناه از دشمن بیشتر باشد، آیا با دیدن شدت عمل او، میتوانی او را به خاطر خواهش قلبیات مجازات کنی؟ نه، این بهانهای نخواهد بود!
در حشر، چون خواری کشان، خواهند داد از مهوشان
امروز آذر را نشان، جز چشم خون آلود نه!
هوش مصنوعی: در روز قیامت، افرادی که در دنیا به ذلت افتادهاند، نشانههایی از عشق و زیبایی را که امروز تجربه کردهاند، به یاد میآورند. اما چیزی جز چشمان خونآلود و پر از گریه برایشان باقی نمانده است.

آذر بیگدلی