شمارهٔ ۱۷۷
شب هجران، نمیدانم ز پی دارد سحر یا نه؟!
وگر دارد سحر، آه سحر دارد اثر یا نه؟!
به روز بد مرا ز آغاز کار افگند عشق، اما
نمیدانم که خواهد داشت روزی زین بتر یا نه؟!
اگر بیتابی خود در فراق آن سفر کرده
نویسم سویش، آیا خواهد آمد از سفر یا نه؟!
وگر دانم نخواهد آمدن، چون نامه بنویسم
ندانم راه خواهد برد مرغ نامهبر یا نه؟!
وگر از سوز دل انشا کنم مکتوب، حیرانم
که خواهد سوخت مرغ نامهبر را بال و پر یا نه؟!
وگر قاصد برد مکتوبی از من سوی او پنهان
ز مضمونش دهد یا رب رقیبان را خبر یا نه؟!
وگر خواند نهان از دشمنان غمنامهام، آیا
دهد رخصت که بوسم درگهش بار دگر یا نه؟!
وگر افتد گذارم بر سر کویش، در این فکرم
که: دربانان به رویم باز میبندند در یا نه؟!
وگر دربان دهد راهم، ز بیم غیر آنجا هم
نمیدانم توان گردیدنش بر گرد سر یا نه؟!
وگر گرد سرش گردم، ز یاری و سپارم جان؛
ندانم افتدش بر نعشم از رحمت نظر یا نه؟!
وگر آذر سپارد جان به خاک کوی او، یاران
ندانم افتدش بر تربتم گاهی گذر یا نه؟!
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب هجران، نمیدانم ز پی دارد سحر یا نه؟!
وگر دارد سحر، آه سحر دارد اثر یا نه؟!
هوش مصنوعی: در شب جدایی، نمیدانم آیا صبحی در راه است یا نه؟ و اگر صبحی بیاید، نمیدانم آیا تاثیری خواهد داشت یا نه؟
به روز بد مرا ز آغاز کار افگند عشق، اما
نمیدانم که خواهد داشت روزی زین بتر یا نه؟!
هوش مصنوعی: عشق از همان ابتدا، بر زندگی من تأثیر منفی گذاشت، اما نمیدانم که آیا روزهای آینده از این وضعیت بدتر خواهد شد یا خیر.
اگر بیتابی خود در فراق آن سفر کرده
نویسم سویش، آیا خواهد آمد از سفر یا نه؟!
هوش مصنوعی: اگر به خاطر دل تنگیام برای آن کسی که رفته، نامهای برایش بنویسم، آیا او از سفر برمیگردد یا نه؟
وگر دانم نخواهد آمدن، چون نامه بنویسم
ندانم راه خواهد برد مرغ نامهبر یا نه؟!
هوش مصنوعی: اگر بفهمم که او نخواهد آمد، دیگر چگونه نامه بنویسم؟ نمیدانم آیا نامهام به دستش خواهد رسید یا نه؟
وگر از سوز دل انشا کنم مکتوب، حیرانم
که خواهد سوخت مرغ نامهبر را بال و پر یا نه؟!
هوش مصنوعی: اگر بخواهم از شدت درد و سوز دلم نامهای بنویسم، در حیرتم که آیا این نامهبر، یعنی آن که نامه را میبرد، آسیب خواهد دید یا نه؛ آیا بال و پر او خواهد سوخت یا نه؟
وگر قاصد برد مکتوبی از من سوی او پنهان
ز مضمونش دهد یا رب رقیبان را خبر یا نه؟!
هوش مصنوعی: اگر کسی نامهای از من به او ببرد و محتوای آن را پنهان کند، ای کاش خدا بداند که آیا رقیبان از آن باخبر میشوند یا نه؟
وگر خواند نهان از دشمنان غمنامهام، آیا
دهد رخصت که بوسم درگهش بار دگر یا نه؟!
هوش مصنوعی: اگر غمنامهام را دشمنان بهطور پنهانی بخوانند، آیا اجازه میدهند که بار دیگر درگاهشان را ببوسم یا نه؟
وگر افتد گذارم بر سر کویش، در این فکرم
که: دربانان به رویم باز میبندند در یا نه؟!
هوش مصنوعی: اگر به سراغ کوی تو بروم، نگران این هستم که آیا نگهبانان در را به رویم باز میکنند یا نه؟
وگر دربان دهد راهم، ز بیم غیر آنجا هم
نمیدانم توان گردیدنش بر گرد سر یا نه؟!
هوش مصنوعی: اگر دربان اجازه ورود به من بدهد، از ترس چیزهای دیگر نمیدانم آیا میتوانم به راحتی دور آنجا بگردم یا نه؟
وگر گرد سرش گردم، ز یاری و سپارم جان؛
ندانم افتدش بر نعشم از رحمت نظر یا نه؟!
هوش مصنوعی: اگر دور او بگردم و جانم را فدای او کنم، نمیدانم که آیا بعد از مرگم به رحمت و نگاه او میرسم یا نه؟
وگر آذر سپارد جان به خاک کوی او، یاران
ندانم افتدش بر تربتم گاهی گذر یا نه؟!
هوش مصنوعی: اگر آتش عشق جانش را در خاک محبت او فدا کند، نمیدانم دوستانش گاهی به سراغ قبر من میآیند یا نه؟

آذر بیگدلی