شمارهٔ ۱۶۸
شد از دو چشم توام، چشم خونفشان هر دو؛
چه کردهاند، به این هر دو بنگر آن هر دو!
دو چشم نه، دو ز بابل رسیده سحرورند؛
که باشد از فن هاروتشان نشان هر دو!
دو چشم نه، دو نکو نرگس گلستانند؛
که گشته در چمن دل نگاهبان هر دو!
دو چشم نه، دو بلا جاودان خونخوارند؛
که خورده خون کسان، گشته ناتوان هر دو!
دو چشم نه، دو عجب سحر پیشه غمازند
که کرده جان بتن سامری روان هر دو!
دو چشم نه، دو سیه مست ترک بیرحم اند؛
که بسته خنجر خونریز بر میان هر دو!
دو چشم نه، دو جفاپیشه دزد طرارند
که میبرند نهان دل ز مردمان هر دو!
دو چشم نه، دو نظر باز رند عیارند؛
که می کنند بسی فتنه ها عیان هر دو!
دو چشم نه، دو سخن ساز طفل خاموشند؛
که میزنند بسی حرف و بی زبان هر دو!
دو چشم نه، دو غزال سفید دل سیهند؛
که میچرند ز شوخی بگلستان هر دو!
دو چشم نه، دو حریفند صید کش، آذر
که کشته صید حرم را در آشیان هر دو!
ز گیسوان مسلسل بدست هر دو کمند
ز ابروان مقدس، به کف کمان هر دو
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد از دو چشم توام، چشم خونفشان هر دو؛
چه کردهاند، به این هر دو بنگر آن هر دو!
هوش مصنوعی: چشمان من به خاطر تو پر از اشک و غم شدهاند. به این دو چشم من نگاه کن و ببین چه حالی دارند، و به چشمان تو نیز بنگر تا متوجه شوی چه بر سر ما آمده است!
دو چشم نه، دو ز بابل رسیده سحرورند؛
که باشد از فن هاروتشان نشان هر دو!
هوش مصنوعی: دو چشم نیست، بلکه دو جادوگر از بابل به سحر آمدهاند؛ که نشانی از مهارتهای هاروت در هر دو آنها نمایان است.
دو چشم نه، دو نکو نرگس گلستانند؛
که گشته در چمن دل نگاهبان هر دو!
هوش مصنوعی: دو چشم مانند دو گل نرگس در باغ هستند که مراقب و پاسدار دل در چمنزار زندگیاند.
دو چشم نه، دو بلا جاودان خونخوارند؛
که خورده خون کسان، گشته ناتوان هر دو!
هوش مصنوعی: این دو چشم، مانند دو آفت و بلا هستند که همواره ویرانگر و خونسردی میکنند؛ زیرا که با دیدن رنجها و مصیبتهای دیگران، توان و قدرتشان را از دست دادهاند.
دو چشم نه، دو عجب سحر پیشه غمازند
که کرده جان بتن سامری روان هر دو!
هوش مصنوعی: چشمان او از جادو و سحر پر هستند و غمگیناند؛ همچون جان خاصی که در بدن سامری جاری شده باشد.
دو چشم نه، دو سیه مست ترک بیرحم اند؛
که بسته خنجر خونریز بر میان هر دو!
هوش مصنوعی: دو چشم، مانند دو سیاهچشم دلبسته، بیرحم هستند؛ که با خنجر خونین بر دل هر دو زدهاند!
دو چشم نه، دو جفاپیشه دزد طرارند
که میبرند نهان دل ز مردمان هر دو!
هوش مصنوعی: دو چشم نه، بلکه دو دزد حقهباز هستند که به طور پنهانی دلهای مردم را میربایند!
دو چشم نه، دو نظر باز رند عیارند؛
که می کنند بسی فتنه ها عیان هر دو!
هوش مصنوعی: این دو چشم تنها یک ابزار نیستند؛ هر کدام نگاهی خاص و منحصر به فرد دارند و با دیدگاههایشان میتوانند باعث بروز بسیاری از مشکلات و فتنهها شوند.
دو چشم نه، دو سخن ساز طفل خاموشند؛
که میزنند بسی حرف و بی زبان هر دو!
هوش مصنوعی: چشمها مانند کلامی از یک کودک خاموش هستند که با وجود سکوت، پیامهای زیادی را منتقل میکنند و بدون نیاز به زبان، حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
دو چشم نه، دو غزال سفید دل سیهند؛
که میچرند ز شوخی بگلستان هر دو!
هوش مصنوعی: دو چشم مانند دو غزال سفید هستند که با دل سیاه خود به گلستان میروند و از زیباییهای آنجا لذت میبرند.
دو چشم نه، دو حریفند صید کش، آذر
که کشته صید حرم را در آشیان هر دو!
هوش مصنوعی: دو چشم مانند دو حریف هستند که برای شکار میکوشند، همچنان که آذر، شکار حرم را در آشیانهای برای هر دوی آنها به دام میآورد.
ز گیسوان مسلسل بدست هر دو کمند
ز ابروان مقدس، به کف کمان هر دو
هوش مصنوعی: در این شعر، سخن از زیبایی و جذابیت است. شاعر به تصویری از موهای بلند و زیبا اشاره میکند که مانند زنجیر در دست است و ابروهای نازک و دل فریب را توصیف میکند که همچون کمان، در دست نگارگری است. این توصیف نشاندهنده قدرت و تاثیرگذاری زیبایی در جذب دل و دیده است.

آذر بیگدلی