شمارهٔ ۱۵۲
شد از مرگ برادر، دل خراب و سینه ریش از من؛
ندیده هیچکس محزونتری در هیچ کیش از من
کنندم خلق منع از گریه و من آنچه میبینم
نباید بیش از این در آه و زاری منع خویش از من
نبیند کس پس از من یا رب این ماتم که پندارم
ندیدهست این مصیبت هیچ محنتدیده بیش از من
به مرگ آن برادر چون نگریم خون، که در مرگش
تسلی میدهندم خلق و میگریند بیش از من؟!
ندارد سودی آذر گریه، گر پیش آید اندوهی؛
که از آغاز نوش از دیگران بودهست و نیش از من
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد از مرگ برادر، دل خراب و سینه ریش از من؛
ندیده هیچکس محزونتری در هیچ کیش از من
هوش مصنوعی: از زمان مرگ برادرم، قلبم شکسته و سینهام پر از غم است؛ هیچکس را در هیچ مذهبی سراغ ندارید که به اندازه من غمگین باشد.
کنندم خلق منع از گریه و من آنچه میبینم
نباید بیش از این در آه و زاری منع خویش از من
هوش مصنوعی: مردم از من میخواهند که گریه نکنم، اما آنچه را که میبینم، نمیتوانم بیشتر از این خود را از آه و زاری بازدارم.
نبیند کس پس از من یا رب این ماتم که پندارم
ندیدهست این مصیبت هیچ محنتدیده بیش از من
هوش مصنوعی: خداوند، هیچکس بعد از من این داغ و اندوه را نبیند، زیرا من باور دارم هیچکس در دنیا بیشتر از من مصیبت و سختی را تجربه نکرده است.
به مرگ آن برادر چون نگریم خون، که در مرگش
تسلی میدهندم خلق و میگریند بیش از من؟!
هوش مصنوعی: وقتی به مرگ برادر نگاه میکنم، متوجه میشوم که مردم بیشتر از من بر مرگ او گریه میکنند و برایم تسلی میدهند.
ندارد سودی آذر گریه، گر پیش آید اندوهی؛
که از آغاز نوش از دیگران بودهست و نیش از من
هوش مصنوعی: گریه کردن در چنین شرایطی فایدهای ندارد، زیرا اندوه و غم از ابتدا به دست دیگران آمده و من فقط طعم تلخ آن را چشیدهام.

آذر بیگدلی