شمارهٔ ۱۴۱
گر دل جویی، هوات جویم
ور جان طلبی، رضات جویم
شد گرچه جفایت آفت جان
تا جان دارم جفات جویم
تا روز وفات، ای جفاجو
مهرت طلبم، وفات جویم
کس چون ندهد سراغت از رشک
خون گریم و از خدات جویم
تو در دل و، دل تو برده رفتی
اکنون چکنم کجات جویم؟!
غیرت، بفسون اگر ز ره برد؛
منهم روم از دعات جویم
آذر، درد تو درد عشق است
رفتم ز اجل دوات جویم
شمارهٔ ۱۴۰: شب عید است، در میخانه باید بستر اندازیمشمارهٔ ۱۴۲: دوسه روز شد که پیدا نه ای، از کجات جویم؟!
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر دل جویی، هوات جویم
ور جان طلبی، رضات جویم
هوش مصنوعی: اگر دنبال دل هستی، محبت تو را میجویم و اگر جان را میخواهی، رضایت تو را دنبال میکنم.
شد گرچه جفایت آفت جان
تا جان دارم جفات جویم
هوش مصنوعی: هرچند که تو با بی مهریات به من آسیب میزنی و باعث رنجش جانم میشوی، تا زمانی که زندهام، همواره به دنبال محبت و مهربانی تو هستم.
تا روز وفات، ای جفاجو
مهرت طلبم، وفات جویم
هوش مصنوعی: تا روز مرگم، ای جفا دیده، محبت تو را از دست نمیدهم و همیشه به دنبالش هستم.
کس چون ندهد سراغت از رشک
خون گریم و از خدات جویم
هوش مصنوعی: هر کسی که از تو خبری نگیرد، به خاطر حسادت، اشک میریزم و به دنبال خدایت میگردم.
تو در دل و، دل تو برده رفتی
اکنون چکنم کجات جویم؟!
هوش مصنوعی: تو در دل من جا داری و دل من را بردهای و حالا نمیدانم کجا باید دنبالت بگردم!
غیرت، بفسون اگر ز ره برد؛
منهم روم از دعات جویم
هوش مصنوعی: اگر غیرت من را از راه بدر کند، من هم به درگاه تو میروم و تو را میطلبم.
آذر، درد تو درد عشق است
رفتم ز اجل دوات جویم
هوش مصنوعی: آذر، درد تو ناشی از عشق است و من در پی نوشتن از این درد به دنبال مرگ هستم.