شمارهٔ ۱۴۰
شب عید است، در میخانه باید بستر اندازیم
که پیش از صبح، ساقی را نظر بر منظر اندازیم
بجنگ زاهدان، لشکر کشد پیرمغان فردا
بیا ما نیز خود را در میان لشکر اندازیم
بغارت چون گشاید دست، دست افشان غزل خوانیم
بمسجد چون گذارد پای، پاکوبان سراندازیم!
دبیران فلک را، چون قلم نتوان گرفت از کف؛
بیا کز برق می آتش درین نه دفتر اندازیم
نکرده شیخ شهر از جهل تا تکفیر ما رندان
بیا تا پیشتر ما پرده از کارش براندازیم
حساب زاهدان در روز محشر مشکل است آذر!
بیا تا ما حساب خود به روز دیگر اندازیم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب عید است، در میخانه باید بستر اندازیم
که پیش از صبح، ساقی را نظر بر منظر اندازیم
هوش مصنوعی: امشب شب عید است و باید در میخانه استراحت کنیم تا پیش از صبح، به جمال ساقی نگاه کنیم.
بجنگ زاهدان، لشکر کشد پیرمغان فردا
بیا ما نیز خود را در میان لشکر اندازیم
هوش مصنوعی: به جنگ زاهدان، پیرمغان فردا لشکری به راه میاندازد، بیایید ما هم خود را در میان این لشکر بیاندازیم.
بغارت چون گشاید دست، دست افشان غزل خوانیم
بمسجد چون گذارد پای، پاکوبان سراندازیم!
هوش مصنوعی: وقتی که دست به غارت باز میشود، ما در حالی که دستهایمان را به شادی تکان میدهیم شعر میخوانیم و وقتی که پا به مسجد میگذارد، با شوق و سرور زمین را میکوبیم!
دبیران فلک را، چون قلم نتوان گرفت از کف؛
بیا کز برق می آتش درین نه دفتر اندازیم
هوش مصنوعی: فرشتگان آسمان را نمیتوان با قلم در دست گرفت؛ بیا تا از نور آتش شراب در این دفتر بنویسیم.
نکرده شیخ شهر از جهل تا تکفیر ما رندان
بیا تا پیشتر ما پرده از کارش براندازیم
هوش مصنوعی: شیخ شهر به خاطر جهل و نادانیاش، ما را تکفیر نکرده است. بیایید ای رندان، تا زودتر پرده از کارهای او برداریم.
حساب زاهدان در روز محشر مشکل است آذر!
بیا تا ما حساب خود به روز دیگر اندازیم
هوش مصنوعی: در روز قیامت، افرادی که زهد و عبادت میکنند، مورد قضاوت و محاسبه سختتری قرار میگیرند. پس بیایید ما درباره کارها و اعمال خود در زمانی دیگر فکر و حساب کنیم.