شمارهٔ ۱۱۸
یک قطره خون، ز تیغ بتان وام کردهام؛
در سینه جای داده دلش نام کردهام!
رشکم کشد، که میشنوم صبح از رقیب
درد دلی که شب به تو پیغام کردهام
صیاد اگر ز رحم مرا کشته، دور نیست؛
تأثیر نالهای است که در دام کردهام!
تو در کمین صید دل من نشستهای
من در گمان، که بلکه تو را رام کردهام!
روزم سیاهتر شده از رشک غیر و، من
خوشدل که صبح، هجر تو را شام کردهام
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یک قطره خون، ز تیغ بتان وام کردهام؛
در سینه جای داده دلش نام کردهام!
هوش مصنوعی: من یک قطره خون از ضربههای معشوقهها گرفتهام و آن را در قلبم جا دادهام و به خاطر عشق آنها نامشان را در دل خود ثبت کردهام.
رشکم کشد، که میشنوم صبح از رقیب
درد دلی که شب به تو پیغام کردهام
هوش مصنوعی: من از رقیب میشنوم که صبح، دلشکستهای را نشان میدهد که شب برای تو پیغام فرستادهام و این باعث حسادت من میشود.
صیاد اگر ز رحم مرا کشته، دور نیست؛
تأثیر نالهای است که در دام کردهام!
هوش مصنوعی: اگر صیاد به خاطر رحم و مروت من مرا کشته باشد، چیز عجیبی نیست؛ این نتیجه نالهای است که من در دامش کردهام.
تو در کمین صید دل من نشستهای
من در گمان، که بلکه تو را رام کردهام!
هوش مصنوعی: تو در کمین دل من نشستهای و من فکر میکنم که توانستهام تو را به خودم جذب کنم!
روزم سیاهتر شده از رشک غیر و، من
خوشدل که صبح، هجر تو را شام کردهام
هوش مصنوعی: روزهایم به خاطر حسادت دیگران تیرهتر شده، اما من با دل خوش منتظرم که صبح بیاید و جدایی تو را شب کردهام.