گنجور

شمارهٔ ۱۱

تا کی به درت نالیم، هرشب من و دربان‌ها؟
آنها ز فغان من، من از ستم آن‌ها؟!
دامان توام شاید، کز سعی به دست آید؛
لیک آه که می‌باید زد دست به دامان‌ها
یکبار برون آور، زان چاک گریبان سر
چون رفته فرو بنگر سرها به گریبان‌ها
ای جسم تو جان پاک، در راه تو جان‌ها خاک؛
هر سو گذری چالاک، بر باد رود جان‌ها
صد تیر فزون یا کم، از تو به دل چاکم؛
گم‌گشته و از خاکم، پیدا شده پیکان‌ها!
نارم ز طبیبان یاد، دارم به دل ناشاد؛
درد تو و نتوان داد، این درد به درمان‌ها
تا چند دلت لرزد، زین غم که خطش سر زد؟!
این سبزه تو را ارزد آذر به گلستان‌ها!

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کی به درت نالیم، هرشب من و دربان‌ها؟
آنها ز فغان من، من از ستم آن‌ها؟!
هوش مصنوعی: چقدر باید در مقابل درت شکایت کنیم، هر شب من و نگهبان‌ها؟ آنها از صدای ناله من خسته‌اند و من از ظلم و سختی آن‌ها.
دامان توام شاید، کز سعی به دست آید؛
لیک آه که می‌باید زد دست به دامان‌ها
هوش مصنوعی: شاید بتوانم به دامان تو برسم و به خاطر تلاش‌هایم به آن دست یابم؛ اما افسوس که باید این احساس را به دیگران نیز منتقل کنم.
یکبار برون آور، زان چاک گریبان سر
چون رفته فرو بنگر سرها به گریبان‌ها
هوش مصنوعی: یک بار بیرون بیا و از چاک گریبان به بالای سر خود نگاه کن، ببین چه حالتی دارند سرها در گریبان‌ها.
ای جسم تو جان پاک، در راه تو جان‌ها خاک؛
هر سو گذری چالاک، بر باد رود جان‌ها
هوش مصنوعی: تو جسمی هستی که جان پاکی را در خود داری، به خاطر تو جان‌های دیگر در حال فدا شدن‌اند؛ تو به سرعت در هر جا حاضر می‌شوی و جان‌ها به راحتی از بین می‌روند.
صد تیر فزون یا کم، از تو به دل چاکم؛
گم‌گشته و از خاکم، پیدا شده پیکان‌ها!
هوش مصنوعی: من با وجود اینکه به قلبم ضربه‌های زیادی وارد شده است، اما همچنان گم شده‌ام و از خاک برمی‌خیزم؛ گویی تیرها و مشکلات من را پیدا کرده‌اند.
نارم ز طبیبان یاد، دارم به دل ناشاد؛
درد تو و نتوان داد، این درد به درمان‌ها
هوش مصنوعی: من از یاد طبیبان، در دل خود غمگینم؛ درد تو را نمی‌توانم بگویم، این درد هیچ درمانی ندارد.
تا چند دلت لرزد، زین غم که خطش سر زد؟!
این سبزه تو را ارزد آذر به گلستان‌ها!
هوش مصنوعی: چقدر هنوز به خاطر این غم و اندوه نگران هستی؟ آیا این زیبایی و طراوتی که داری، ارزش این نگرانی را دارد؟