گنجور

شمارهٔ ۱۰۹

چون صبر ز جور تو ستمگر نکند کس؟!
جز صبر ز جورت چه کند گر نکند کس؟!
گر خضر ببخشد قدح آب بقا را
با خاک در دوست، برابر نکند کس
در دل نبود آرزوی خلوت خاصم
این بس که تو را منع از آن در نکند کس
افتادگی آموز، که در کوی خرابات
نظارهٔ درویش و توانگر نکند کس
تو مستی و از تندی خوی تو در آن بزم
یاد از غم محرومی آذر نکند کس

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون صبر ز جور تو ستمگر نکند کس؟!
جز صبر ز جورت چه کند گر نکند کس؟!
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است کسی از ظلم تو شکایت نکند؟ اگر کسی جز صبر در برابر جور تو نداشته باشد، چه کار می‌تواند بکند؟
گر خضر ببخشد قدح آب بقا را
با خاک در دوست، برابر نکند کس
هوش مصنوعی: اگر خضر (نماد جاودانگی) قدحی از آب بقا را بدهد، هیچ کس نمی‌تواند این نوشیدنی را با خاک (دنیای مادی) در دوست (محبت و رابطه) برابر کند.
در دل نبود آرزوی خلوت خاصم
این بس که تو را منع از آن در نکند کس
هوش مصنوعی: در دل من آرزوی تنها بودن و خلوت نداشتن است؛ این برای من کافی است که کسی نتواند تو را از ورود به آن مکان باز دارد.
افتادگی آموز، که در کوی خرابات
نظارهٔ درویش و توانگر نکند کس
هوش مصنوعی: تواضع و فروتنی را یاد بگیر، زیرا در محله‌های ناامیدی و فساد، هیچ‌کس به تماشای درویش و ثروتمند نمی‌پردازد.
تو مستی و از تندی خوی تو در آن بزم
یاد از غم محرومی آذر نکند کس
هوش مصنوعی: تو در خوشی و شوق خود غرق شده‌ای و هیچ‌کس در آن جشن به یاد غم دوری و محرومیت تو نمی‌افتد.

حاشیه ها

1401/12/20 17:03
محمد صالح

زیبا بود