گنجور

شمارهٔ ۱۰۸

با مشک خطت، یاد ز عنبر نکند کس
با شهد لبت، میل بشکر نکند کس
فریاد، که چندان ز وفای تو بمردم
گفتم که کنون جور تو باور نکند کس!
از گریه کنم گل همه شب خاک درت را
تا روز ز بیداد تو بر سر نکند کس
یکبار، گذر کن بسر خاک شهیدان
تا دعوی خون در صف محشر نکند کس
آذر! ز وفا گشته سگش با تو برابر؛
شه را بگدا گرچه برابر نکند کس

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با مشک خطت، یاد ز عنبر نکند کس
با شهد لبت، میل بشکر نکند کس
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به یاد عطر خوش عنبر نخواهد افتاد وقتی خط تو با مشک نوشته شود و هیچ‌کس نمی‌تواند به شیرینی شکر فکر کند وقتی لبهای تو با شهد آغشته باشد.
فریاد، که چندان ز وفای تو بمردم
گفتم که کنون جور تو باور نکند کس!
هوش مصنوعی: فریاد بزن که من به خاطر وفاداری تو جان دادم، اما حالا هیچ‌کس به سختی تو ایمان ندارد!
از گریه کنم گل همه شب خاک درت را
تا روز ز بیداد تو بر سر نکند کس
هوش مصنوعی: من تمام شب را با گریه برای خاک درگاه تو می‌گذرانم تا صبح روزی که هیچکس و هیچ چیز نتواند بر سر من و بیداد تو آید.
یکبار، گذر کن بسر خاک شهیدان
تا دعوی خون در صف محشر نکند کس
هوش مصنوعی: یک بار به آرامگاه شهیدان برو و به یاد آنان فکر کن، تا دیگر کسی نتواند در روز قیامت ادعای خون و حق‌طلبی کند.
آذر! ز وفا گشته سگش با تو برابر؛
شه را بگدا گرچه برابر نکند کس
هوش مصنوعی: آذر! وفاداری سگ با وفایت، به اندازه وفای یک شخص نیست؛ اگرچه کسی به پادشاه وفادار نباشد، ارزش بی وفایی سگ را باید در نظر بگیری.