شمارهٔ ۱۰۶
میرمد صیاد، از نالیدن ما در قفس؛
وای بر مرغی که با ما مینهد پا در قفس
آنکه بست امشب رهم بر آستان از نغمه، کاش
باشدش بر نالهٔ من، گوش فردا در قفس
جان برد از نالهٔ جانسوز من مرغی به باغ
گر نبودم باز باید بود تنها در قفس
نو گرفتارم، به دلتنگی نکردم خو هنوز
آه اگر غافل فتد چشمم به صحرا در قفس
بوی گل، هرگز پرافشانم به گلزاری نکرد؛
گاهگاهی دیدهام روی گل، اما در قفس!
تا به آواز که باشد گوش صیاد آشنا؟!
بلبل اندر آشیان مینالد و، ما در قفس!
عندلیب باغ عشق آذر، بود کارش مدام
ناله یا در دام، یا در آشیان یا در قفس!
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میرمد صیاد، از نالیدن ما در قفس؛
وای بر مرغی که با ما مینهد پا در قفس
هوش مصنوعی: صیاد در حال رفتن است و ما در قفس ناله و زاری میکنیم. چه بر بدبخت است مرغی که همراه ما در این قفس ساخته میشود.
آنکه بست امشب رهم بر آستان از نغمه، کاش
باشدش بر نالهٔ من، گوش فردا در قفس
هوش مصنوعی: کسی که امشب به درگاه عشق من آمد، ای کاش فردا در قفس دل من، صدای نالهام را بشنود.
جان برد از نالهٔ جانسوز من مرغی به باغ
گر نبودم باز باید بود تنها در قفس
هوش مصنوعی: از نالههای عذابآور من، پرندهای روح من را برده است. اگر در باغ حضور نداشتم، باید در قفس به تنهایی میبودم.
نو گرفتارم، به دلتنگی نکردم خو هنوز
آه اگر غافل فتد چشمم به صحرا در قفس
هوش مصنوعی: من تازه وارد این وضعیت شدم و به خاطر ناراحتیهایم خواب آرامی ندارم. ای کاش اگر چشمانم به صحرا بیفتد، در قفس باقی نمانم.
بوی گل، هرگز پرافشانم به گلزاری نکرد؛
گاهگاهی دیدهام روی گل، اما در قفس!
هوش مصنوعی: به هیچ وجه بوی گل را در باغی نچشیدهام؛ گاهی چهره گل را دیدهام، اما در قفس و پشت میلهها!
تا به آواز که باشد گوش صیاد آشنا؟!
بلبل اندر آشیان مینالد و، ما در قفس!
هوش مصنوعی: آیا صیاد صدای بلبل را میشنود؟ بلبل در لانهاش ناله میکند و ما در قفس گرفتاریم!
عندلیب باغ عشق آذر، بود کارش مدام
ناله یا در دام، یا در آشیان یا در قفس!
هوش مصنوعی: بلبل باغ عشق آذر به طور دائم در حال نغمهسرایی است، یا در دام گرفتار است، یا در آشیانهاش نشسته، یا در قفس حبس شده است!