گنجور

بخش ۴۳ - سه روز و سه شب همچنان در عذاب

سه روز و سه شب همچنان در عذاب
همی بود بی خورد و بی هوش و خواب
ز کارش چو آگاه شد شاه شام
دویدش بر ماه بت کش خرام
بگفتش: چه بود ای دلارام من؟
بگو هین که تیره شد ایام من!
بگفتش که ای خسرو دادگر
به گیتی چه باشد ازین زارتر
که آن ماه رخشان و آن در پاک
نهفته شد اندر دل تیره خاک
الا هم کنون ای گرامی رفیق
ببر مرمرا سوی گور صدیق
که تا خاک او را بگیرم ببر
ببوسم من آن خاک را سر بسر
چو بشنید شاه این دلش بد کباب
ز دیده ببارید بر روی آب
شه شام مرحاشیت را بخواند
سراسر سپه را همه برنشاند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سه روز و سه شب همچنان در عذاب
همی بود بی خورد و بی هوش و خواب
هوش مصنوعی: سه روز و سه شب در حال درد و رنج بود، بدون اینکه چیزی بخورد و بی‌خبر از خواب و بیداری.
ز کارش چو آگاه شد شاه شام
دویدش بر ماه بت کش خرام
هوش مصنوعی: وقتی پادشاه شام از کار او مطلع شد، به سمت او شتابان رفت و مانند ماهی که به آرامی حرکت می‌کند، به سمتش رفت.
بگفتش: چه بود ای دلارام من؟
بگو هین که تیره شد ایام من!
هوش مصنوعی: او به معشوقش گفت: عزیزم، چه بر سر من آمده است؟ با صدای بلند بگو که چرا روزگارم تیره و تار شده است!
بگفتش که ای خسرو دادگر
به گیتی چه باشد ازین زارتر
هوش مصنوعی: گفت: ای پادشاه عادل، در این دنیا از این وضعیت بدتر چه چیزی می‌تواند وجود داشته باشد؟
که آن ماه رخشان و آن در پاک
نهفته شد اندر دل تیره خاک
هوش مصنوعی: آن ماه روشن و زیبایی که در جای پاک و دل‌نشینش پنهان شده، اکنون در دل زمین تاریک مدفون شده است.
الا هم کنون ای گرامی رفیق
ببر مرمرا سوی گور صدیق
هوش مصنوعی: ای دوست عزیز، اکنون مرا به سمت قبر محبوبم ببر.
که تا خاک او را بگیرم ببر
ببوسم من آن خاک را سر بسر
هوش مصنوعی: من تا آنجا که ممکن است، خاک او را در آغوش می‌گیرم و می‌بوسم، چرا که به اندازه‌ی سر تا پا عزیزم است.
چو بشنید شاه این دلش بد کباب
ز دیده ببارید بر روی آب
هوش مصنوعی: هنگامی که شاه این خبر را شنید، دلش به شدت نگران و مضطرب شد و از چشمانش اشک بر روی آب ریخت.
شه شام مرحاشیت را بخواند
سراسر سپه را همه برنشاند
هوش مصنوعی: پادشاه، فرمان داد تا سپاه را جمع کنند و به صورت کامل در برابر او قرار بگیرند.