بخش ۴۲ - شعر گفتن گلشاه
کزین پس ایا دل به دنیا مناز
که عزش عذابست و نازش نیاز
دو سرو سهی را به یک بوستان
بپرورد در شادکامی و ناز
ابی آن که ز آن هر دو آمد گناه
ز یک دیگرانشان جدا کرد باز
ایا ورقه دوری تو از یار خویش
شدم بی تو کوتاه عمری دراز
مرا گفته بودی که آیم برت
شدی از برم باز نایی تو باز
قضا تا در مرگ تو باز کرد
به خود بر در غم نکردم فراز
به نزد تو خواهم همی آمدن
مرا هم بر جای خود جای ساز
بخش ۴۱ - مردن ورقه و خبریافتن گلشاه: بگفت این و بگسستش از تن نفسبخش ۴۳ - سه روز و سه شب همچنان در عذاب: سه روز و سه شب همچنان در عذاب
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کزین پس ایا دل به دنیا مناز
که عزش عذابست و نازش نیاز
هوش مصنوعی: از این پس ای دل، به دنیا وابسته نشو، زیرا زیباییهایش درد و رنج به همراه دارد و ناز و نعمتش فقط نیاز و درخواست را به دنبال خواهد داشت.
دو سرو سهی را به یک بوستان
بپرورد در شادکامی و ناز
هوش مصنوعی: دو درخت بلند و خوشبرگ در یک باغ زیبا و دلانگیز با هم بزرگ شدند، در خوشحالی و زیبایی.
ابی آن که ز آن هر دو آمد گناه
ز یک دیگرانشان جدا کرد باز
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برخی از گناهها و خطاها ناشی از ارتباط و تعامل با دیگری است، اما در نهایت، هر فرد مسئول کارهای خود بوده و میتواند از هم جدا شود. گویی که گناهها به دلیل ارتباطات ایجاد شدهاند اما در نهایت هر شخص باید عواقب عمل خود را بپذیرد.
ایا ورقه دوری تو از یار خویش
شدم بی تو کوتاه عمری دراز
هوش مصنوعی: ای کاش که در دوری از محبوب، ورق زندگیام صفحهبهصفحه ورق بخورد. بدون تو، عمرم به شدت طولانی و بیپایان است.
مرا گفته بودی که آیم برت
شدی از برم باز نایی تو باز
هوش مصنوعی: تو به من گفته بودی که وقتی میآیم دیگر از من دور نشو، اما حالا تو باز هم به من نمیرسی.
قضا تا در مرگ تو باز کرد
به خود بر در غم نکردم فراز
هوش مصنوعی: وقتی سرنوشت زمان مرگ تو را مشخص کرد، من تصمیم گرفتم در برابر آن بیتوجهی کنم و غم و اندوهی را تجربه نکنم.
به نزد تو خواهم همی آمدن
مرا هم بر جای خود جای ساز
هوش مصنوعی: من به دیدار تو خواهم آمد و امیدوارم که در قلب تو جایی داشته باشم.

عیوقی