گنجور

بخش ۳۲ - شعر گفتن ورقه در هجر گلشاه

دریغا که آن زاد سرو بلند
نهان گشت در زیر خاک نژند
ندانم همی زین بتر روزگار
کی بر جانم آمد بر نخست کینه آر
تو ای تن در درد و غم برگشای
ابا هیچ کس خوش مباش و مخند
تو ای ورقه از بهر جانان خویش
بدل بر در شادکامی ببند
کنون کآن دلارام رفت از برت
تو دل نیز بر مهر خوبان مبند
ایا نو شکفته گل بوستان
ز بارت که چید و ز بیخت که کند؟
بگیرید ای مردمان دست من
بریدم سوی گور آن مستمند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دریغا که آن زاد سرو بلند
نهان گشت در زیر خاک نژند
هوش مصنوعی: ای کاش آن سرو بلند و زیبا که به خاطرش به افراشته بودن شهرت داشت، اکنون در زیر خاک دفن شده و از دیده‌ها پنهان شده است.
ندانم همی زین بتر روزگار
کی بر جانم آمد بر نخست کینه آر
هوش مصنوعی: نمی‌دانم از چه زمانی روزگار بر من به این سختی گذشت و از همان ابتدا کینه‌ای در دلم نشسته است.
تو ای تن در درد و غم برگشای
ابا هیچ کس خوش مباش و مخند
هوش مصنوعی: ای تو که در درد و اندوه به سر می‌بری، بر کسی لبخند نزن و شاد نباش.
تو ای ورقه از بهر جانان خویش
بدل بر در شادکامی ببند
هوش مصنوعی: ای ورقه، برای محبوب خود، در دروازه شادی زندگی را ببند.
کنون کآن دلارام رفت از برت
تو دل نیز بر مهر خوبان مبند
هوش مصنوعی: حالا که آن معشوق آرامش‌بخش از کنارت رفته است، دل خود را هم به عشق زیبایانت نبند.
ایا نو شکفته گل بوستان
ز بارت که چید و ز بیخت که کند؟
هوش مصنوعی: آیا گل تازه‌ای که در باغ شکفته شده، از دل تو می‌روید یا از بی‌خود بودن کسی چیده شده است؟
بگیرید ای مردمان دست من
بریدم سوی گور آن مستمند
هوش مصنوعی: ای انسان‌ها، توجه کنید که من به سوی قبر آن بیچاره دستم را بریده‌ام.