گنجور

بخش ۱۳ - کنون بشنو ای خال ِ آزاد مرد

کنون بشنو ای خال ِ آزاد مرد
که گلشاه دلخواه با او چه کرد
ربیع ابن عدنان چو از پیش اوی
سوی کینهٔ ورقه آورد روی
بپوشید گلشاه دست سلیح
ببر در حسام و به کف در رمیح
یکی خز کوفی به سر در ببست
بجست از بر بارگی برنشست
بسان غلامان تن خویشتن
بیاراست آن لعبت سیم تن
نهان از کنیزان و پیوستگان
نهان از غلامان و دربستگان
ز حی بنی ضبه آمد بدر
به تیره شب آمد به وقت سحر
ببسته به رسم عرب روی خویش
به دستار پوشیده گیسوی خویش

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کنون بشنو ای خال ِ آزاد مرد
که گلشاه دلخواه با او چه کرد
هوش مصنوعی: حالا بشنو ای عزیز آزاد، که گل زیبای دلخواه با او چه سرنوشتی پیدا کرد.
ربیع ابن عدنان چو از پیش اوی
سوی کینهٔ ورقه آورد روی
هوش مصنوعی: ربیع ابن عدنان وقتی که از نزد او بیرون رفت، به سمت ورقه‌ای که نشان‌دهندهٔ کینه و دشمنی بود، رفت.
بپوشید گلشاه دست سلیح
ببر در حسام و به کف در رمیح
هوش مصنوعی: لباس زیبا و نازکی بپوشید و با شمشیری تیز و برنده، بر دشمنان خود ضربه بزنید.
یکی خز کوفی به سر در ببست
بجست از بر بارگی برنشست
هوش مصنوعی: شخصی یک کلاه خز کوفی را بر سر گذاشت و از روی درختی بالا رفت.
بسان غلامان تن خویشتن
بیاراست آن لعبت سیم تن
هوش مصنوعی: مانند بنده‌ها، بدن خود را آراسته کن ای آن معشوق خوش‌تن.
نهان از کنیزان و پیوستگان
نهان از غلامان و دربستگان
هوش مصنوعی: پنهان از خدمتکاران و پیوستگان، پنهان از برده‌ها و وابستگان.
ز حی بنی ضبه آمد بدر
به تیره شب آمد به وقت سحر
هوش مصنوعی: از خانواده بنی ضبه، قمری زیبا در تاریکی شب به وقت سحر ظاهر شد.
ببسته به رسم عرب روی خویش
به دستار پوشیده گیسوی خویش
هوش مصنوعی: بانوی عرب با آداب خاصی، روی خود را می‌پوشاند و موهایش را زیر دستاری می‌پنهاند.