بخش ۳۳ - حکایت درویش مسافر
بود درویشی مسافر ای غلام
سال و مه اندر سفر بودی مدام
بارها در راه مکه رفته بود
بس ریاضتهای مشکل کرده بود
عرصهٔ عالم همه گردیده بود
خاک مردان را زیارت کرده بود
عمر خود را در سفر بگذاشته
بهرهٔ خود از سفر نایافته
دائماً میکرد در عالم طواف
رفته بود آن مرد تا دامان قاف
آبله میکرد هر دم پای او
یک دمی ننشسته بر یکجای او
همچنین میرفت اندر ره مدام
تا رسید اندر خراسان والسلام
در خراسان بود مردی نامدار
شیخ عالم بوسعید آن مرد کار
در کرامات و مقامات عیان
بود آن مرد خدای خورده دان
در شریعت پیشوای عالمان
در طریقت رهنمای صوفیان
در حقیقت واصل برحق بد او
دائماً در شرع مستغرق بد او
نام او مشهور بود اندر جهان
سالکان را مرشدی بود از عیان
آن مسافر آمد از ره پیش شیخ
آبله بر پا فتاده همچو میخ
شیخ گفتش ای جوان خوبروی
آبله گر بر دلت باشد بگوی
در جلیس آ همچو مردان ای فقیر
تا ز اسرار نهان گردی خبیر
در جلیس آ ای فقیر نور بین
صد هزاران عالم پرنور بین
در جلیس آ و ببین جان جهان
سر سبحانی شود هر دم عیان
در جلیس آ و نشین با دادگر
شاد بنشین و مرو تو در بدر
در جلیس آ و جمال حق ببین
در جلیس آ و جلال حق ببین
در جلیس آ و خدا را یاد گیر
در جلیس آ و خدا را یاد گیر
بخش ۳۲ - حکایت قطب الاولیاء سلطان بایزید قدس سره: سائلی بنشست پیش بایزیدبخش ۳۴ - در بیان منزل جمال وجلال حضرت احدیت عز اسمه: بعد از آن بینی جمالی با جلال
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود درویشی مسافر ای غلام
سال و مه اندر سفر بودی مدام
هوش مصنوعی: یک درویش همیشه در حال سفر بود، ای غلام، او در تمام سال و ماه دائماً در جادهها میگذراند.
بارها در راه مکه رفته بود
بس ریاضتهای مشکل کرده بود
هوش مصنوعی: او بارها به سمت مکه سفر کرده و ورزشها و تمرینات سختی را پشت سر گذاشته بود.
عرصهٔ عالم همه گردیده بود
خاک مردان را زیارت کرده بود
هوش مصنوعی: در تمام دنیا، خاک کسانی که در راه حق و فضیلت تلاش کردهاند، مورد احترام و زیارت قرار گرفته بود.
عمر خود را در سفر بگذاشته
بهرهٔ خود از سفر نایافته
هوش مصنوعی: او تمام عمرش را در سفر و گشت و گذار سپری کرده، اما هنوز نتوانسته از این سفرها بهرهای ببرد.
دائماً میکرد در عالم طواف
رفته بود آن مرد تا دامان قاف
هوش مصنوعی: آن مرد همیشه در حال گشت و گذار در دنیا بود و تلاش میکرد به اوج قلههای معنوی دست یابد.
آبله میکرد هر دم پای او
یک دمی ننشسته بر یکجای او
هوش مصنوعی: هر لحظه پای او دچار مشکل و زخم میشد و هیچوقت نمیتوانست در یک جا بماند.
همچنین میرفت اندر ره مدام
تا رسید اندر خراسان والسلام
هوش مصنوعی: او به طور مداوم در حال حرکت بود و سرانجام به خراسان رسید و با این جمله به پایان رساند.
در خراسان بود مردی نامدار
شیخ عالم بوسعید آن مرد کار
هوش مصنوعی: در خراسان مردی مشهور و عالم به نام شیخ بوسعید زندگی میکرد که در کارهایش برجسته و شناخته شده بود.
در کرامات و مقامات عیان
بود آن مرد خدای خورده دان
هوش مصنوعی: آن مردی که به خدا نزدیک است، در صفات و ویژگیهای برجستهاش کاملاً مشخص و آشکار است.
در شریعت پیشوای عالمان
در طریقت رهنمای صوفیان
هوش مصنوعی: در دین، عالمترین افراد راهنما هستند و در سیر و سلوک معنوی، صوفیها از رهنمودهای آنان بهره میبرند.
در حقیقت واصل برحق بد او
دائماً در شرع مستغرق بد او
هوش مصنوعی: در واقع، انسانهای حقیقی همیشه در اصول دین غوطهور هستند و به طرز مداوم در تلاش برای درک و فهم قوانین و الزامات دینی خود هستند.
نام او مشهور بود اندر جهان
سالکان را مرشدی بود از عیان
هوش مصنوعی: نام او در دنیا معروف بود و راهنمایی برای سالکان و جویندگان حقیقت به شمار میرفت.
آن مسافر آمد از ره پیش شیخ
آبله بر پا فتاده همچو میخ
هوش مصنوعی: یک مسافر از راه رسید و دید که شیخی با پای آبلهدارش به شکل میخی افتاده است.
شیخ گفتش ای جوان خوبروی
آبله گر بر دلت باشد بگوی
هوش مصنوعی: شیخ به جوان زیبا گفت: اگر در دل تو غمی وجود دارد، آن را با من در میان بگذار.
در جلیس آ همچو مردان ای فقیر
تا ز اسرار نهان گردی خبیر
هوش مصنوعی: در جمع و دوستانه مانند مردان رفتار کن ای فقیر تا به رازهای پنهان آگاه شوی.
در جلیس آ ای فقیر نور بین
صد هزاران عالم پرنور بین
هوش مصنوعی: ای فقیر، در جمع ما حاضر شو و نور خود را ببین؛ زیرا در اینجا، هزاران عالم پرنور وجود دارند که میتوانی آنها را مشاهده کنی.
در جلیس آ و ببین جان جهان
سر سبحانی شود هر دم عیان
هوش مصنوعی: در جمعی حضور پیدا کن و ببین که چگونه هر لحظه وجود جان و جهان آشکار میشود.
در جلیس آ و نشین با دادگر
شاد بنشین و مرو تو در بدر
هوش مصنوعی: در جمع کسانی که عادل و راستگو هستند بنشین و شاد باش، و از دوری و جدایی بپرهیز.
در جلیس آ و جمال حق ببین
در جلیس آ و جلال حق ببین
هوش مصنوعی: در جمع دوستان و همنشینان، زیبایی و جمال الهی را ببین و از عظمت و جلال او آگاه شو.
در جلیس آ و خدا را یاد گیر
در جلیس آ و خدا را یاد گیر
هوش مصنوعی: به جمعی برو و آموختن یاد خدا را تجربه کن.