گنجور

بخش ۳۲ - حکایت قطب الاولیاء سلطان بایزید قدس سره

سائلی بنشست پیش بایزید
گفت از لطف خدای برمزید
در ره حق دائماً مردانه‌ای
در میان عارفان فرزانه‌ای
راه حق راتو به جان کوشیده‌ای
دائماً از شوق حق جوشیده‌ای
تو شراب سر حق نوشیده‌ای
سر اسرار خدا پوشیده‌ای
سر سبحانی ز تو شد آشکار
در میان عاشقان نامدار
جان و تن را در طلب بگداختی
تا کمال معرفت در یافتی
هر دو عالم را در این ره باختی
مرکب معنی در این ره تاختی
در وجود خویشتن فانی شدی
در بقای حق بحق باقی شدی
دیدهٔ نفس بهیمی دوختی
این جهان و آن جهان را سوختی
سر تو از فکر جمله برتر است
فکر تو از عرش اعلی برتر است
مظهر تحقیق و تجرید آمدی
لاجرم در عین توحید آمدی
غیر حق را اندر این ره سوختی
چشم خود بینی در این ره دوختی
طالبان و سالکان در راه تو
جمله همچون چاکرند شاه تو
عاشقان در راه تو حیران شدند
عارفان از درد تو بیجان شدند
زاهدان از زهد تو وامانده‌اند
عالمان از علم تو درمانده‌اند
پیر ما در ره توئی این دم یقین
نام تو کردند سلطان عارفین
مشکلی افتاده اندر ره مرا
مشکل ما را بکن حالی روا
اندر این ره می‌روم با پا و سر
هر زمان پیش آیدم لونی دگر
گاه نورانی و گه ظلمانیم
گاه روحانی و گه نفسانیم
گاه در علویم و گه در اسفلی
گاه در عقلیم و گه در غافلی
گاه طالب گاه مطلوب آمدم
گه محب و گاه محبوب آمدم
گاه عاشق گاه صادق آمدم
گه منافق گاه فاسق آمدم
گه محقق گه موحد آمدم
گاه زاهد گه مقلد آمدم
هر زمان لون دگر می‌دیده‌ام
اندر این ره راه را نادیده‌ام
گفت سلطانش چو انس حق رسد
این خیالات از سرت بیرون کند
چونکه انس حق ترا حاصل شود
راه حق در پیش تو واصل شود
اندر این ره جسم تو یکتا شود
طالب و مطلوب هم یکجا شود
علو را در سفل بینی ای پسر
بشنو این اسرار شو صاحب نظر
نور در ظلمت ببینی آشکار
فهم کن اسرار ای مرد کبار
عشق و عاشق هر دو را محبوب دان
سالک و طالب همه مطلوب دان
یافتن اینجا بود نایافتن
گم شدن اینجا بود پیدا شدن
هست را میدان در این ره غافلی
خیز ونادان شو اگر تو عاقلی
بعد از آن بینی انیس با جلیس
اندر این منزل شوی روح نفیس
دائماً بنشسته باشی با خدا
فارغ ازکبر و نفاق و از هوا
روح اندر خلوت جانان بود
در حریم وصل با جانان بود
یک زمان غایب نباشی از خدا
دائماً از نور حق گیری ضیاء
سر این اسرار را حاصل کنی
جان و دل در معرفت کامل کنی
در جلیس این جسم تو چون جان شود
در حریم حضرت جانان شود
در جلیسی با خدا و مصطفی
هم انیست می‌شود دایم صفا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سائلی بنشست پیش بایزید
گفت از لطف خدای برمزید
هوش مصنوعی: سوالی کنار بایزید نشسته از رحمت و خوبی‌های خدا سخن می‌گوید.
در ره حق دائماً مردانه‌ای
در میان عارفان فرزانه‌ای
هوش مصنوعی: در مسیر حقیقت همواره با شهامت و استقامت در حرکت هستی و در میان عارفان و دانایان به شمار می‌روی.
راه حق راتو به جان کوشیده‌ای
دائماً از شوق حق جوشیده‌ای
هوش مصنوعی: تو به خاطر حقیقت تلاش کرده‌ای و همیشه از عشق به آن به جوش و خروش آمده‌ای.
تو شراب سر حق نوشیده‌ای
سر اسرار خدا پوشیده‌ای
هوش مصنوعی: تو از حقیقت متعالی و عمیق آگاهی پیدا کرده‌ای و رازهای الهی را در دل خود پنهان کرده‌ای.
سر سبحانی ز تو شد آشکار
در میان عاشقان نامدار
هوش مصنوعی: وجود معشوق در بین عاشقان بزرگ و مشهور نمایان شده است.
جان و تن را در طلب بگداختی
تا کمال معرفت در یافتی
هوش مصنوعی: تو جان و بدنت را برای رسیدن به معرفت واقعی فدا کردی و در نتیجه به کمال شناخت دست یافتی.
هر دو عالم را در این ره باختی
مرکب معنی در این ره تاختی
هوش مصنوعی: در این مسیر، هر دو جهان را از دست دادی و در این راه، سوار بر مفهوم و معنا پیش رفتی.
در وجود خویشتن فانی شدی
در بقای حق بحق باقی شدی
هوش مصنوعی: شخصی به درجه‌ای از خود فراموشی و فنا رسیده که تمام وجودش را به پروردگار سپرده و به وسیله‌ی او به بقا و جاودانگی نائل شده است.
دیدهٔ نفس بهیمی دوختی
این جهان و آن جهان را سوختی
هوش مصنوعی: چشم دل را به دنیا و آخرت باز کردی و با این کار، زندگی‌ات را در این جهان و آن جهان تباه کردی.
سر تو از فکر جمله برتر است
فکر تو از عرش اعلی برتر است
هوش مصنوعی: فکر تو از تمام افکار بالاتر است و ذهن تو بالاتر از بالاترین جایگاه‌ها قرار دارد.
مظهر تحقیق و تجرید آمدی
لاجرم در عین توحید آمدی
هوش مصنوعی: تو مظهر حقیقت و خلوص هستی، و به همین دلیل در اوج وحدت و یکپارچگی ظهور کرده‌ای.
غیر حق را اندر این ره سوختی
چشم خود بینی در این ره دوختی
هوش مصنوعی: تو در این راه، خود را به خاطر نداشتن حق، نابود کردی و چشمانت را برای آنچه که می‌بینی، بسته‌ای.
طالبان و سالکان در راه تو
جمله همچون چاکرند شاه تو
هوش مصنوعی: کسانی که به دنبال تو هستند و در مسیر تو حرکت می‌کنند، مانند خدمتگزاران و چاکران تو هستند.
عاشقان در راه تو حیران شدند
عارفان از درد تو بیجان شدند
هوش مصنوعی: عاشقان در جستجوی تو گیج و سردرگم شده‌اند و عارفان از شدت اندوه و درد تو بی‌رمق و بی‌حیات گشته‌اند.
زاهدان از زهد تو وامانده‌اند
عالمان از علم تو درمانده‌اند
هوش مصنوعی: زاهدان به خاطر زهد تو متوقف شده‌اند و عالمان به دلیل علم تو در حیرت و درماندگی هستند.
پیر ما در ره توئی این دم یقین
نام تو کردند سلطان عارفین
هوش مصنوعی: در این لحظه، استاد ما به خاطر تو، به وضوح نام تو را به عنوان بزرگ‌ترین عارفان ذکر کرد.
مشکلی افتاده اندر ره مرا
مشکل ما را بکن حالی روا
هوش مصنوعی: برای من مشکلی پیش آمده است، تو هم برای مشکل ما چاره‌ای بیندیش.
اندر این ره می‌روم با پا و سر
هر زمان پیش آیدم لونی دگر
هوش مصنوعی: در این مسیر که قدم می‌زنم، هر لحظه با تمام وجودم به جلو می‌روم و هر بار با رنگ و حال و هوای متفاوتی مواجه می‌شوم.
گاه نورانی و گه ظلمانیم
گاه روحانی و گه نفسانیم
هوش مصنوعی: گاهی روشن و پرنور هستیم و گاهی در سایه و تاریکی می‌مانیم؛ گاهی روحانی و معنوی هستیم و گاهی به جنبه‌های دنیوی و مادی خود مشغولیم.
گاه در علویم و گه در اسفلی
گاه در عقلیم و گه در غافلی
هوش مصنوعی: گاهی در اوج هستم و گاهی در حال سقوط، گاهی به فکر عمیق در می‌آیم و گاهی در بی‌خبری و غفلت به سر می‌برم.
گاه طالب گاه مطلوب آمدم
گه محب و گاه محبوب آمدم
هوش مصنوعی: گاهی دلداده‌ام و گاهی معشوق؛ گاهی خواهان چیزی هستم و گاهی آن چیز به سراغم می‌آید.
گاه عاشق گاه صادق آمدم
گه منافق گاه فاسق آمدم
هوش مصنوعی: گاهی به عشق آمده‌ام، گاهی با صداقت، گاهی به نفاق و گاهی با فسق و گناه.
گه محقق گه موحد آمدم
گاه زاهد گه مقلد آمدم
هوش مصنوعی: گاهی به سوی حقیقت و تعقل رفته‌ام، گاهی به خداباوری و ایمان، برخی اوقات زاهد و دور از دنیا شده‌ام، و در مواردی هم پیرو و تقلیدکننده.
هر زمان لون دگر می‌دیده‌ام
اندر این ره راه را نادیده‌ام
هوش مصنوعی: هر بار که رنگ و حال جدیدی را تجربه کرده‌ام، در این مسیر موفق نشده‌ام که راه را به درستی ببینم.
گفت سلطانش چو انس حق رسد
این خیالات از سرت بیرون کند
هوش مصنوعی: سلطان گفت وقتی که حقیقت به تو برسد، این افکار و خیالات از ذهنت خارج می‌شوند.
چونکه انس حق ترا حاصل شود
راه حق در پیش تو واصل شود
هوش مصنوعی: زمانی که دوستی و ارتباط با حقیقت برای تو به دست آید، مسیر حقیقت نیز در برابر چشمانت روشن خواهد شد.
اندر این ره جسم تو یکتا شود
طالب و مطلوب هم یکجا شود
هوش مصنوعی: در این مسیر، جسم تو به وحدت می‌رسد و آنچه آرزو داری و آنچه به دنبالش هستی، به یکجا جمع می‌شود.
علو را در سفل بینی ای پسر
بشنو این اسرار شو صاحب نظر
هوش مصنوعی: ای پسر، اگر علو و بلندی را در جاهای پایین و فرود ببینی، به این رازها گوش کن و صاحب نظر شو.
نور در ظلمت ببینی آشکار
فهم کن اسرار ای مرد کبار
هوش مصنوعی: اگر در تاریکی نوری را ببینی، باید به دقت به آن توجه کنی و رازهای نهفته‌اش را درک کنی، ای مرد بزرگ.
عشق و عاشق هر دو را محبوب دان
سالک و طالب همه مطلوب دان
هوش مصنوعی: عشق و عاشق هر دو را باید محبوب دانست و همچنین کسانی که در جستجوی عشق هستند، هدف آنها هم محبوب است.
یافتن اینجا بود نایافتن
گم شدن اینجا بود پیدا شدن
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که پیدا کردن و گم شدن در یک جا، هر دو به نوعی مرتبط هستند. در واقع، هنگامی که ما چیزی را پیدا می‌کنیم، ممکن است به آنچه که گم کرده‌ایم نیز پی ببریم. این دو حالت به هم وابسته‌اند و نشان‌دهندهٔ تعامل میان جستجو و عدم موفقیت در آن هستند.
هست را میدان در این ره غافلی
خیز ونادان شو اگر تو عاقلی
هوش مصنوعی: در این مسیر، افرادی هستند که از حقیقت غافلند. اگر تو باهوش و عاقل هستی، از جای خود بلند شو و به آن‌ها کمک کن.
بعد از آن بینی انیس با جلیس
اندر این منزل شوی روح نفیس
هوش مصنوعی: پس از آن، خواهی دید که همراهی با دوست پیرامون این مکان، روحی با ارزش و گرانبها را به همراه دارد.
دائماً بنشسته باشی با خدا
فارغ ازکبر و نفاق و از هوا
هوش مصنوعی: همیشه با خدا باشید و از کبر، نفاق و خواسته‌های نفسانی دوری کنید.
روح اندر خلوت جانان بود
در حریم وصل با جانان بود
هوش مصنوعی: روح در تنهایی دل‌خواستگان در نزدیکی معشوق وجود دارد و در فضای وصال با او به سر می‌برد.
یک زمان غایب نباشی از خدا
دائماً از نور حق گیری ضیاء
هوش مصنوعی: هرگاه از خدا دور نشوی و پیوسته در یاد او باشی، همواره از نور و روشنایی حقیقت بهره‌مند خواهی شد.
سر این اسرار را حاصل کنی
جان و دل در معرفت کامل کنی
هوش مصنوعی: اگر به رازهای بزرگ پی ببری، جان و دل خود را در شناخت عمیق و کامل پرورش می‌دهی.
در جلیس این جسم تو چون جان شود
در حریم حضرت جانان شود
هوش مصنوعی: در جمعی که تویی، این جسم به مانند جان می‌شود و در نزد معشوق حقیقی قرار می‌گیرد.
در جلیسی با خدا و مصطفی
هم انیست می‌شود دایم صفا
هوش مصنوعی: در جمعی که با خدا و پیامبر (مصطفی) حضور داریم، آرامش و صفا هرگز از بین نمی‌رود و همیشه برقرار است.