بخش ۳ - آغاز کتاب
عاشقا یک دم در آور سر جان
تا بیابی سر عشق کالامکان
عاشقان بینی بجان حیران شده
هر یک از نوعی دگر جویان شده
عاشقان بینی در این ره گشته غرق
از قدم در خون نشسته تا بفرق
عاشقان بینی ز خود فانی شده
جملگی در حال یک بینی شده
عاشقان بینی بحق باقی شده
از خودی بگذشته و فانی شده
عاشقان بینی زبان لال آمده
وانگهی از عشق در حال آمده
عاشقان بینی بریده خویشتن
همچو ابراهیم در دین بت شکن
عاشقان بینی ز سوی کالامکان
هر نفس در باخته جان جهان
عاشقان بینی ز فرش خاکدان
در دمی بگذشته ازهفت آسمان
عاشقان بینی ز درد عشق زار
سر برهنه پا برهنه دل فکار
عاشقان بینی ز شوق دوست مست
جمله اندر نیستی گشتند هست
عاشقان بینی تمامت جان شده
همچو اسماعیل جان قربان شده
عاشقان بینی ز هجر درد وداغ
همچو یعقوب نبی در سوز و داغ
عاشقان بینی به مصر جان شده
وانگهی در مصر جان سلطان شده
عاشقان بینی بسی در غرق نور
همچو موسی رفته اندر کوه طور
عاشقان بینی بسی شاه آمده
چون سلیمان شاه درگاه آمده
عاشقان بینی برفته زین جهان
همچو عیسی رفته اندر آسمان
چون محمد عاشقی هرگز نبود
هیچ عاشق را چو او آن عز نبود
عاشقان خود جمله در راه ویند
جمله جانبازان درگاه ویند
از سر دردی نظر کن این کتاب
تا که بر خیزد ز پیشت صد حجاب
گر ترا صدق است بین ای پرهنر
تا شوی از سر معنی با خبر
این کتاب دیگر است ای مرددین
رهروان را ره نمود از درد دین
راه دین تحقیق باشد از یقین
کی بود تقلید رفتن راه دین
غیر قرآن آن کتبهای دگر
جمله قشر است و ز تقلید ای پسر
حق قرآن اینکه نقلست باکمال
سر قرآن را بداند ذوالجلال
من همه تفسیرها را خواندهام
مغز قرآن را ز اوحی خواندهام
باز فرمود از پی ایشان مرا
تا بگویم اصل را و فرع را
حرف علت گفتن افسانه بود
عقل حیوانی نه حقانی بود
یک زمانی ترک کن افسانه را
گوش کن تو رمز وصلت نامه را
هر که این خواند بکام دل شود
زود باشد کاندر این واصل شود
نام این کردم وصالت نامه من
زانکه وصلت دیدهام از خویش من
هر که میخواهد که او واصل شود
درد عطارش مگر حاصل شود
بخش ۲ - وصلت نامه از مقالات شیخ بهلول در رموز توحید: انبیا را داد سر ذوق عشقبخش ۴ - حکمت حق سبحانه وتعالی عز اسمه در بیرون آوردن آدم را از بهشت برای رموز حقیقی: ای برادر حکمت حق گوش دار
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشقا یک دم در آور سر جان
تا بیابی سر عشق کالامکان
هوش مصنوعی: ای عاشقان، لحظهای سر از جان خود بیرون آورید تا حقیقت عشق را در مییابید که هر چیز دیگری در آن محو میشود.
عاشقان بینی بجان حیران شده
هر یک از نوعی دگر جویان شده
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که عاشقانه دچار حیرت شدهاند و هر کدام به نوعی متفاوت به دنبال معشوق خود هستند.
عاشقان بینی در این ره گشته غرق
از قدم در خون نشسته تا بفرق
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که در این راه، به طوری غرق در عشق شدهاند که پاهایشان در خون نشسته و سرهایشان به خاطر عشق به زمین افتاده است.
عاشقان بینی ز خود فانی شده
جملگی در حال یک بینی شده
هوش مصنوعی: عاشقان را ببینی که خود را فراموش کردهاند و همه آنها در حالتی هستند که به یک چیز تبدیل شدهاند.
عاشقان بینی بحق باقی شده
از خودی بگذشته و فانی شده
هوش مصنوعی: عاشقان حقیقی را میبینی که از خودخواهی و خودپرستی رهایی یافتهاند و به جاودانگی دست یافتهاند. آنها خود را فراموش کرده و به عشق و حقیقت پیوستهاند.
عاشقان بینی زبان لال آمده
وانگهی از عشق در حال آمده
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که در سکوت و خاموشی هستند و در عین حال از احساس عشق پر شدهاند.
عاشقان بینی بریده خویشتن
همچو ابراهیم در دین بت شکن
هوش مصنوعی: عاشقان، مانند ابراهیم که بتها را شکست، خود را از قیود و وابستگیها آزاد کردهاند و به عشق خود به طور کامل میپردازند.
عاشقان بینی ز سوی کالامکان
هر نفس در باخته جان جهان
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که در هر لحظه از زندگانی، جان و جهان خود را فدای عشق میکنند.
عاشقان بینی ز فرش خاکدان
در دمی بگذشته ازهفت آسمان
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که در یک لحظه از دنیای مادی و محدودیتهای آن به عالم بالا و آسمانهای هفتگانه پرواز میکنند و از زندگی خاکی فاصله میگیرند.
عاشقان بینی ز درد عشق زار
سر برهنه پا برهنه دل فکار
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که به خاطر درد عشق، بیپوشش و پای برهنه در حال ناله و زاری هستند و دلشان پر از اندیشه و غم است.
عاشقان بینی ز شوق دوست مست
جمله اندر نیستی گشتند هست
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که از شوق و محبت به دوست، همه در حالت مستی قرار دارند و به نوعی در مقام نیستی و نابودی هستند و خود را فراموش کردهاند.
عاشقان بینی تمامت جان شده
همچو اسماعیل جان قربان شده
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که تمام وجودشان مانند اسماعیل، آماده ی قربانی شدن شده است.
عاشقان بینی ز هجر درد وداغ
همچو یعقوب نبی در سوز و داغ
هوش مصنوعی: عاشقان را در درد و رنج ناشی از دوری و فراق، میتوان مانند یعقوب نبی دید که به خاطر فقدان فرزندش در آتش اندوه و سوختگی به سر میبرد.
عاشقان بینی به مصر جان شده
وانگهی در مصر جان سلطان شده
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که چقدر دلباخته و جانباختهاند و در عین حال زندگی و وجودشان به گونهای است که به حقیقتی والا و قدرتمند دست یافتهاند.
عاشقان بینی بسی در غرق نور
همچو موسی رفته اندر کوه طور
هوش مصنوعی: عاشقان زیادی را میبینی که در نور الهی غرق شدهاند، مانند موسی که در کوه طور فرود آمد.
عاشقان بینی بسی شاه آمده
چون سلیمان شاه درگاه آمده
هوش مصنوعی: عاشقان زیادی را میبینی که همانند سلیمان، در جلوی درگاه محبوبشان ایستادهاند.
عاشقان بینی برفته زین جهان
همچو عیسی رفته اندر آسمان
هوش مصنوعی: عاشقان را میبینی که از این دنیا رفتهاند، مانند عیسی که به آسمان صعود کرد.
چون محمد عاشقی هرگز نبود
هیچ عاشق را چو او آن عز نبود
هوش مصنوعی: از زمانی که محمد عاشق است، هیچ عاشق دیگری را نمیتوان یافت که به اندازه او باعزت و باعشق باشد.
عاشقان خود جمله در راه ویند
جمله جانبازان درگاه ویند
هوش مصنوعی: عاشقان همه در مسیر او قرار دارند و هر یک با تمام وجود آماده فداکاری در برابر او هستند.
از سر دردی نظر کن این کتاب
تا که بر خیزد ز پیشت صد حجاب
هوش مصنوعی: به خاطر دردی که داری، به این کتاب نگاه کن تا که پردههای زیادی از جلوی چشمانت کنار برود.
گر ترا صدق است بین ای پرهنر
تا شوی از سر معنی با خبر
هوش مصنوعی: اگر تو راستگویی و هنر فراوانی داری، باید از معنای عمیق و واقعی آگاهی پیدا کنی.
این کتاب دیگر است ای مرددین
رهروان را ره نمود از درد دین
هوش مصنوعی: این کتاب متفاوتی است، ای کسانی که در مسیر خود تردید دارید، که به راه حقیقت با درد دین آشنا میشود.
راه دین تحقیق باشد از یقین
کی بود تقلید رفتن راه دین
هوش مصنوعی: برای رسیدن به حقیقت دین، باید با تحقیق و آگاهی پیش برویم و تقلید کورکورانه کافی نیست. تنها با یقین و شناخت شخصی میتوان به درستی در مسیر دین قدم برداشت.
غیر قرآن آن کتبهای دگر
جمله قشر است و ز تقلید ای پسر
هوش مصنوعی: کتابهای دیگر غیر از قرآن تنها ظاهر و پوستهای هستند و به تقلید از آنها نپرداز، ای پسر.
حق قرآن اینکه نقلست باکمال
سر قرآن را بداند ذوالجلال
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که حقیقت قرآن به خوبی و با دقت باید فهمیده شود و تنها کسی که به جلوههای عظیم و جلال خداوند واقف است، میتواند به عمق معانی آن دست یابد.
من همه تفسیرها را خواندهام
مغز قرآن را ز اوحی خواندهام
هوش مصنوعی: من تمام تفسیرها را مطالعه کردهام و عمق معانی قرآن را از وحی به دست آوردهام.
باز فرمود از پی ایشان مرا
تا بگویم اصل را و فرع را
هوش مصنوعی: سپس گفته شد که به دنبال آنها بروم تا بتوانم اصل و ریشه موضوع را با فرع و جزئیات آن بیان کنم.
حرف علت گفتن افسانه بود
عقل حیوانی نه حقانی بود
هوش مصنوعی: گفتن دلیل و علت یک داستان بیپایه است; چرا که عقل حیوانی درست و واقعی نیست.
یک زمانی ترک کن افسانه را
گوش کن تو رمز وصلت نامه را
هوش مصنوعی: مدتی از خیال و داستان فاصله بگیر و به حرفهای اصلی و رمز و راز پیوند و ارتباط دلها گوش کن.
هر که این خواند بکام دل شود
زود باشد کاندر این واصل شود
هوش مصنوعی: هر کس این را بخواند، به زودی به آرزوی دلش خواهد رسید، چرا که در این نوشته، به حقیقت و لطفی دست خواهد یافت.
نام این کردم وصالت نامه من
زانکه وصلت دیدهام از خویش من
هوش مصنوعی: من نام این نامه را به وصالت گذاشتم، زیرا وصال تو را از خودم دیدهام.
هر که میخواهد که او واصل شود
درد عطارش مگر حاصل شود
هوش مصنوعی: هر کسی که میخواهد به حقیقت و وصل برسد، باید از درد و رنج عطار بهرهمند شود تا به مقصد خود دست یابد.