گنجور

بخش ۵۱ - ذکر یوسف اسباط قدس الله روحه العزیز

آن مجاهد مردان مرد آن مبارز میدان درد آن خو کرده تقوی آن پرورده معنی آن مخلص محتاط یوسف اسباط رحمةالله علیه از زهاد و عباد این قوم بود و در تابعین بزهد او کس نبود و در مراقبه و محاسبه کمالی داشت و معرفت و حالت خود پنهان داشتی و ریاضت کردی و از دنیا انقطاع کلی داشت وکلماتی شافی دارد و بسیار مشایخ کبار دیده بود.

نقلست که هفتاد هزار درم میراث یافت و هیچ از آن نخورد و برگ خرما میافت و از مزد آن قوت می‌ساخت.

و گفت: چهل سال بر من بگذشت که مرا پیراهنی نو نبود مگر خرقه کهنه وقتی بحذیفه مرعشی نامه نوشت که شنیده‌ام که دین خود بدو حبه فروختهٔ و آن آنست که در بازار چیزی می‌خریدی او دانگی گفت: وتو بسه تسو خواستی او به سبب آنگه ترا می‌شناخت مسامحت کرد برای صلاحیت تو و این حکایت بر عکس این نوشته‌اند و مادر کتاب معتمد چنین یافتیم و هم بحذیفه نوشت که هر کرا فضایل نزدیک او دوستر از گناه بود او فریفته است و هر که قرآن خواند و دنیا برگزیند او استهزا کرده است و من می‌ترسم که آنچه ظاهر می‌شود از اعمال ما بر زبان کارتر بود ازگناه ما و هر کرا درم و دینار در دل او بزرگتر از بزرگی آخرت چگونه امید دارد به خدای در دین و دنیاء خویش.

و گفت: اگر شبی به صدق باخدای کار کنم دوستر دارم از آنکه در راه خدای شمشیر زنم وهم بحذیفه نوشت اما بعد وصیت می‌کنم به تقوی خدای و عمل کردن بدانچه تعلیم داده است ترا و مراقبت چنانکه هیچ کس نبیند ترا آنجا که مراقبت کنی الا خدای تعالی و ساختگی کردن چیزی که هیچ کس را در دفع آن حیلتی نیست و در وقت فروآمدن آن پشیمانی سودمند نیست والسلام.

شبلی گفت: از یوسف اسباط پرسیدند که غایت تواضع چیست گفت: آنکه از خانه بیرون آئی هر کرا بینی چنان دانی که بهتر از تست.

و گفت: اندکی ورع را جزاء بسیار عمل دهند و اندکی تواضع را جزاء بسیار اجتهاد دهند.

و گفت: علامت تواضع آنست که سخن حق قبول کنی از هر که گوید و رفق کنی با کسی که فروتر بود و بزرگ داری آنرا که بالای تو بود در رتبت و اگر زلل بینی احتمال کنی و خشم فروخوری و هرجا که باشی رجوع به خدای کنی و بر توانگران تکبر کنی و هرچه بتو رسد شکر کنی.

و گفت: توبه را ده مقام است دور بودن از جاهلان و ترک گفتن باطلان و روی گردانیدن از منکران و در رفتن به مجبوبات و شتافتن به خیرات ودرست کردن توبه و لازم بودن بر توبه و ادعا کردن مظالم وطلب غنیمت و تصفیه قوت.

و گفت: علامت زهد ده چیز است ترک موجود و ترک آرزوء مفقود و خدمت معبود و ایثار مولی و صفاء معنی و متعزز شدن بعزیز و احترام مشفق و زهد در مباح و طلب ارباح قلت رواح یعنی آسایش.

و گفت: ازعلامت زهد یکی آن است که بداند که بنده زهد نتواند ورزید الا بایمنی بخدای تعالی.

و گفت: علامت ورع ده چیز است درنگ کردن در متشابهات و بیرون آمدن از شبهات و تفتیش کردن در اقوات و از تشویش احتراز کردن و گوش داشتن زیادت و نقصان و مداومت کردن برضاء رحمن واز سر صفا تعلق ساختن بامانات و روی گردانیدن از مواضع آفتات و دور بودن از طریق عاهات و اعراض از سر مباهات.

و گفت: علامت صبر ده چیز است حبس نفس و استحکام درس و مداومت بر طلب انس و نفی جزع و اسقاط ورع و محافظت بر طاعات و استقصا در سنن واجبات و صدق در معاملات و طول قیام شب در مجاهدات و اصلاح جنایات.

و گفت: محو نگرداند شهوات را از دل مگر خوفی که مرد را برانگیزاند بی‌اختیار و یا شوقی که مرد را بی‌آرام کند.

و گفت مراقبت را علامات است بر گزیدن آنچه خدای برگزیده است و عزم نیکو کردن به خدای تعالی و شناختن افزونی و تقصیر ازجهت خدای و آرام گرفتن دل بخدای و منقطع شدن از جمله خلق به خدای تعالی.

و گفت: صدق را علامات است دل با زبان راست داشتن و قول با فعل برابر داشتن و ترک طلب محمدت این جهان گفتن و ریاست ناگرفتن و آخرت را بر دنیا گزیدن و نفس را قهر کردن.

و گفت: توکل را ده علامت است آرام گرفتن بدانچه حق تعالی ضمان کرده است و ایستادن بدانچه بتو رسد از رفیع و دون و تسلیم کردن بما یکون و تعلق گرفتن دل در میان کاف و نون یعنی چنان داند که هنوز میان کاف ونون است و کاف به نون نه پیوسته است تا لاجرم هرچه ترا بکاف ونون بود توکل درست بود وقدم در عبودیت نهادن و از ربوبیت بیرون آمدن یعنی دعوی فرعونی و منی نکند و ترک اختیار گوید و قطع علایق و نومیدی از خلایق و دخول در حقایق وبدست آوردن دقایق.

و گفت عمل کن عمل مردی که او معاینه می‌بیند که او را نجات نخواهد داد الا بدان عمل و توکل کن توکل مردی که او معاینه می‌بیند که بدو نخواهد رسید الا آنکه حق تعالی در ازل برای او نبشته بود و حکم کرده.

و گفت: انس را علامت است دایم نشستن در خلوت و طول وحشت از مخالطات و لذت یافتن بذکر و راحت یافتن در مجاهده و چنگ در زدن بحبل طاعت.

و گفت: علامت حیا انقباض دل است و عظمت دیدار پروردگار و وزن گرفتن سخن پیش از گفتن و دور بودن از آنچه خواهی که از آن عذر خواهی و ترک خوض کردن در چیزی که از آن شرم زده خواهی شد و نگاه داشتن زبان و چشم و گوش و حفظ شکم و فرج و ترک آرایش حیوة دنیا و یاد کردن گورستان و مردگان.

و گفت: شوق را علامت است دوست داشتن مرگ در وقت راحت در دنیا و دشمن داشتن حیوة در وقت صحت و رغبت و انس گرفتن به ذکر حق و بی‌قرار شدن در وقت نشر آلاء حق و در طرب آمدن دروقت تفکر خاصه در ساعتی که تو بر حق بود.

نقلست که یکی پرسید از جمع و تفرقه گفت: جمع جمع کردن دل است در معرفت و تفرقت متفرق گردانیدن در احوال.

و گفت: نماز جماعت بر تو فریضه نیست و طلب حلال بر تو فریضه است رحمةالله علیه و الله اعلم.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن مجاهد مردان مرد آن مبارز میدان درد آن خو کرده تقوی آن پرورده معنی آن مخلص محتاط یوسف اسباط رحمةالله علیه از زهاد و عباد این قوم بود و در تابعین بزهد او کس نبود و در مراقبه و محاسبه کمالی داشت و معرفت و حالت خود پنهان داشتی و ریاضت کردی و از دنیا انقطاع کلی داشت وکلماتی شافی دارد و بسیار مشایخ کبار دیده بود.
هوش مصنوعی: این شخص، مردی از جنس مردان بزرگ و مبارزان حقیقی است که در مشکلات و سختی‌ها تحمل بالایی دارد. او در تقوا و خداترسی به بالاترین درجات رسیده و طوری پرورش یافته که به معانی عمیق و واقعی دست یافته است. او فردی مخلص و محتاط است و از زهاد و عباد این قوم به شمار می‌رود. در راهی که انتخاب کرده، همتایانی نداشته و در مراقبت از خود و محاسبه اعمالش به کمال رسیده است. او همچنین تجاربی از رازهای خود دارد و به ریاضت و دوری کامل از دنیا پرداخته است. سخنانش مؤثر و دلنشین است و در طول زندگی‌اش با بسیاری از بزرگترها و مشایخ دیدار کرده است.
نقلست که هفتاد هزار درم میراث یافت و هیچ از آن نخورد و برگ خرما میافت و از مزد آن قوت می‌ساخت.
هوش مصنوعی: نقل شده است که فردی هفتاد هزار درهم به ارث برد، اما هیچ‌یک از آن را مصرف نکرد و با برگ خرما معیشت خود را تأمین می‌کرد.
و گفت: چهل سال بر من بگذشت که مرا پیراهنی نو نبود مگر خرقه کهنه وقتی بحذیفه مرعشی نامه نوشت که شنیده‌ام که دین خود بدو حبه فروختهٔ و آن آنست که در بازار چیزی می‌خریدی او دانگی گفت: وتو بسه تسو خواستی او به سبب آنگه ترا می‌شناخت مسامحت کرد برای صلاحیت تو و این حکایت بر عکس این نوشته‌اند و مادر کتاب معتمد چنین یافتیم و هم بحذیفه نوشت که هر کرا فضایل نزدیک او دوستر از گناه بود او فریفته است و هر که قرآن خواند و دنیا برگزیند او استهزا کرده است و من می‌ترسم که آنچه ظاهر می‌شود از اعمال ما بر زبان کارتر بود ازگناه ما و هر کرا درم و دینار در دل او بزرگتر از بزرگی آخرت چگونه امید دارد به خدای در دین و دنیاء خویش.
هوش مصنوعی: او گفت: چهل سال از عمرم گذشت و هیچ پیراهن نو نپوشیدم جز یک عبا کهنه. وقتی به حذیفه مرعشی نامه نوشتم، به او اطلاع دادم که شنیده‌ام دینش را به بهایی اندک فروخته و در بازار چیزی می‌خرید. او به دلیل شناختی که از من داشت، در حقم مسامحه کرد تا به نفع من باشد. در عین حال، داستان برعکس آنچه نوشته‌اند است. در کتاب معتمد نیز چنین چیزی یافته‌ام. همچنین به حذیفه نوشتم که هر کسی که فضایل برایش نزد کسی بیش از گناه اهمیت داشته باشد، فریفته است و هر که قرآن بخواند و دنیا را برگزینند، به نوعی به آن اهانت کرده است. من نگرانم که آنچه در اعمال ما ظاهر می‌شود، به زبان کاری باشد که از گناهان ما ناشی می‌شود و هر کس که در دلش اموال و ثروت برایش بزرگتر از عظمت آخرت باشد، چگونه می‌تواند به خدا در دین و دنیای خود امید داشته باشد.
و گفت: اگر شبی به صدق باخدای کار کنم دوستر دارم از آنکه در راه خدای شمشیر زنم وهم بحذیفه نوشت اما بعد وصیت می‌کنم به تقوی خدای و عمل کردن بدانچه تعلیم داده است ترا و مراقبت چنانکه هیچ کس نبیند ترا آنجا که مراقبت کنی الا خدای تعالی و ساختگی کردن چیزی که هیچ کس را در دفع آن حیلتی نیست و در وقت فروآمدن آن پشیمانی سودمند نیست والسلام.
هوش مصنوعی: او گفت: اگر شبی به صداقت با خداوند عمل کنم، این را بیشتر دوست دارم تا اینکه در راه خدا شمشیر بزنم. همچنین به حذیفه نوشتم، اما بعد از آن وصیت می‌کنم به تقوای خدا و عمل به آموزه‌هایی که به تو یاد داده‌ام و مراقبت از خود به گونه‌ای که هیچ‌کس تو را در جایی که مراقبت می‌کنی نبیند، جز خداوند تعالی. و باید مسائلی را ساختگی بدانیم که هیچ‌کس نمی‌تواند در برابر آن تدبیری بیندیشد و در زمان وقوع آن، پشیمانی هیچ فایده‌ای ندارد. والسلام.
شبلی گفت: از یوسف اسباط پرسیدند که غایت تواضع چیست گفت: آنکه از خانه بیرون آئی هر کرا بینی چنان دانی که بهتر از تست.
هوش مصنوعی: شبلی گفت: از یوسف اسباط پرسیدند تواضع به چه معناست. او پاسخ داد: یعنی زمانی که از خانه بیرون می‌روی، هر کسی را که می‌بینی به گونه‌ای بفهمی که او بهتر از توست.
و گفت: اندکی ورع را جزاء بسیار عمل دهند و اندکی تواضع را جزاء بسیار اجتهاد دهند.
هوش مصنوعی: او گفت: افرادی که اندکی تقوا و پرهیزگاری از خود نشان دهند، ثمرات بزرگ و پاداش‌های چشمگیری دریافت می‌کنند و کسانی که کمی تواضع و فروتنی داشته باشند، پاداش‌های زیادی برای تلاش و کوشش خود خواهند گرفت.
و گفت: علامت تواضع آنست که سخن حق قبول کنی از هر که گوید و رفق کنی با کسی که فروتر بود و بزرگ داری آنرا که بالای تو بود در رتبت و اگر زلل بینی احتمال کنی و خشم فروخوری و هرجا که باشی رجوع به خدای کنی و بر توانگران تکبر کنی و هرچه بتو رسد شکر کنی.
هوش مصنوعی: علامت تواضع این است که سخن درست را از هر کسی که بگوید بپذیری، با کسانی که در موقعیت پایین‌تری هستند با مهربانی رفتار کنی و به احترام کسانی که بالاتر از تو هستند بایستی. اگر اشتباهی از کسی دیدی، باید تحمل کنی و خشم خود را کنترل کنی. در هر شرایطی به خداوند پناه ببری و از افرادی که ثروتمند هستند خود را بزرگ‌ نکنید و در هر چیزی که به تو می‌رسد، شکرگزار باشی.
و گفت: توبه را ده مقام است دور بودن از جاهلان و ترک گفتن باطلان و روی گردانیدن از منکران و در رفتن به مجبوبات و شتافتن به خیرات ودرست کردن توبه و لازم بودن بر توبه و ادعا کردن مظالم وطلب غنیمت و تصفیه قوت.
هوش مصنوعی: توبه دارای ده مرحله است که شامل دوری از افراد نادان، ترک کردن گفتار باطل، دوری از منکران، حرکت به سمت چیزهای محبوب و شتاب در کارهای نیکو می‌شود. همچنین باید توبه را اصلاح کرد، بر توبه اصرار ورزید، مظالم را بیان کرد و درخواست کمک و پاکسازی نیروها را مطرح نمود.
و گفت: علامت زهد ده چیز است ترک موجود و ترک آرزوء مفقود و خدمت معبود و ایثار مولی و صفاء معنی و متعزز شدن بعزیز و احترام مشفق و زهد در مباح و طلب ارباح قلت رواح یعنی آسایش.
هوش مصنوعی: او گفت: نشانه زهد ده چیز است: عدم تعلق به چیزی که در دسترس است، دوری از آرزوهای غیرمحقق، خدمت به معبود، فداکاری نسبت به خداوند، سادگی در معنا، برخورداری از عزت و احترام به دیگران، زهد ورزیدن در امور مجاز و طلب کم، یعنی داشتن آسایش.
و گفت: ازعلامت زهد یکی آن است که بداند که بنده زهد نتواند ورزید الا بایمنی بخدای تعالی.
هوش مصنوعی: او گفت: یکی از نشانه‌های زهد این است که انسان بداند که نمی‌تواند به زهد واقعی دست یابد مگر با اطمینان به خداوند متعال.
و گفت: علامت ورع ده چیز است درنگ کردن در متشابهات و بیرون آمدن از شبهات و تفتیش کردن در اقوات و از تشویش احتراز کردن و گوش داشتن زیادت و نقصان و مداومت کردن برضاء رحمن واز سر صفا تعلق ساختن بامانات و روی گردانیدن از مواضع آفتات و دور بودن از طریق عاهات و اعراض از سر مباهات.
هوش مصنوعی: او گفت: نشانه‌ی پرهیزکاری ده چیز است: تأمل و فکر کردن در مسائلی که مشکوک هستند، دوری از مسائل شبهه‌ناک، جستجو در حقایق، جلوگیری از نگرانی و اضطراب، گوش دادن به خوبی‌ها و بدی‌ها، مداومت بر کسب رضایت خداوند، به طور پاک و بی‌آلایش برخورد کردن با امانت‌ها، پرهیز از منازل و مکان‌هایی که سبب آفت می‌شوند، و دوری از رفتارهای ناشایست و خودپسندانه.
و گفت: علامت صبر ده چیز است حبس نفس و استحکام درس و مداومت بر طلب انس و نفی جزع و اسقاط ورع و محافظت بر طاعات و استقصا در سنن واجبات و صدق در معاملات و طول قیام شب در مجاهدات و اصلاح جنایات.
هوش مصنوعی: او گفت: نشانه‌های صبر شامل ده مورد است: نگه‌داشتن نفس، استقامت در آموزه‌ها، استمرار در جستجوی دوستی و روابط خوب، دوری از نگرانی و ناامیدی، رها کردن ترس از گناه، محافظت بر انجام اعمال نیک، دقت در انجام واجبات، صداقت در معاملات، شب‌زنده‌داری در تلاش‌ها و اصلاح اشتباهات.
و گفت: محو نگرداند شهوات را از دل مگر خوفی که مرد را برانگیزاند بی‌اختیار و یا شوقی که مرد را بی‌آرام کند.
هوش مصنوعی: و گفت: شهوات را از دل کسی نمی‌تواند محو کند، مگر اینکه ترسی او را بی‌اختیار به واکنش وادارد یا شوقی که او را بی‌قرار کند.
و گفت مراقبت را علامات است بر گزیدن آنچه خدای برگزیده است و عزم نیکو کردن به خدای تعالی و شناختن افزونی و تقصیر ازجهت خدای و آرام گرفتن دل بخدای و منقطع شدن از جمله خلق به خدای تعالی.
هوش مصنوعی: مراقبت نشانه‌هایی دارد که بر انتخاب آنچه خداوند برگزیده تأکید می‌کند. همچنین باید نیت خوبی برای نزدیک شدن به خدا داشته باشیم و افزایش آگاهی از اعمال خود را مدنظر قرار دهیم. باید دل را به خداوند آرام کنیم و از دیگران جدا شویم تا بتوانیم به خداوند تعالی نزدیک‌تر شویم.
و گفت: صدق را علامات است دل با زبان راست داشتن و قول با فعل برابر داشتن و ترک طلب محمدت این جهان گفتن و ریاست ناگرفتن و آخرت را بر دنیا گزیدن و نفس را قهر کردن.
هوش مصنوعی: او گفت: صداقت نشانه‌هایی دارد؛ یعنی اینکه دل و زبان باید با هم هماهنگ باشند، و آنچه می‌گوییم باید با اعمال‌مان تطابق داشته باشد. همچنین باید از طلب مشهور بودن در این دنیا پرهیز کنیم و به دنبال ریاست و مقام نرویم، بلکه آخرت را بر دنیا مقدم بدانیم و بر نفس خود غلبه کنیم.
و گفت: توکل را ده علامت است آرام گرفتن بدانچه حق تعالی ضمان کرده است و ایستادن بدانچه بتو رسد از رفیع و دون و تسلیم کردن بما یکون و تعلق گرفتن دل در میان کاف و نون یعنی چنان داند که هنوز میان کاف ونون است و کاف به نون نه پیوسته است تا لاجرم هرچه ترا بکاف ونون بود توکل درست بود وقدم در عبودیت نهادن و از ربوبیت بیرون آمدن یعنی دعوی فرعونی و منی نکند و ترک اختیار گوید و قطع علایق و نومیدی از خلایق و دخول در حقایق وبدست آوردن دقایق.
هوش مصنوعی: او گفت: توکل یعنی اعتماد به خدا، که نشانه‌اش آرامش در برابر آنچه خداوند ضمانت کرده است، و ایستادگی در مقابل آنچه به تو می‌رسد، چه بزرگ و چه کوچک. توکل کردن یعنی تسلیم شدن به آنچه acontecer می‌شود و دل را میان «کاف» و «نون» معلق نگه داشتن؛ یعنی به این معنا که هنوز مثل اینکه کار تمام نشده و «کاف» به «نون» نپیوسته است. هر چیزی که تو را به «کاف» و «نون» ربط دهد، توکل واقعی است. همچنین به این معنی است که قدم در بندگی Godگذاری و از ادعای ربوبیت خارج شوی؛ یعنی دیگر ادعای فرعون‌گونه نداشته باشی، اختیار خود را رها کنی، از وابستگی‌ها بگذری، از مردم ناامید شوی و به حقایق واقعی بپردازی و به دست آوردن معانی عمیق.
و گفت عمل کن عمل مردی که او معاینه می‌بیند که او را نجات نخواهد داد الا بدان عمل و توکل کن توکل مردی که او معاینه می‌بیند که بدو نخواهد رسید الا آنکه حق تعالی در ازل برای او نبشته بود و حکم کرده.
هوش مصنوعی: از تو خواسته می‌شود که عمل کنی، عملی شبیه به عمل مردی که در شرایط دشواری قرار دارد و می‌داند که تنها از طریق همین عمل می‌تواند نجات یابد. همچنین بر توکلت تأکید می‌شود، توکل مردی که می‌داند بدون مدد الهی هیچ نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد، زیرا این موضوع از ابتدا در تقدیر الهی او نوشته شده است.
و گفت: انس را علامت است دایم نشستن در خلوت و طول وحشت از مخالطات و لذت یافتن بذکر و راحت یافتن در مجاهده و چنگ در زدن بحبل طاعت.
هوش مصنوعی: او گفت: انس نشانه‌اش این است که همیشه در تنهایی بماند، از معاشرت‌ها دوری کند و از یاد خدا لذت ببرد و در عبادت و اطاعت به آرامش برسد.
و گفت: علامت حیا انقباض دل است و عظمت دیدار پروردگار و وزن گرفتن سخن پیش از گفتن و دور بودن از آنچه خواهی که از آن عذر خواهی و ترک خوض کردن در چیزی که از آن شرم زده خواهی شد و نگاه داشتن زبان و چشم و گوش و حفظ شکم و فرج و ترک آرایش حیوة دنیا و یاد کردن گورستان و مردگان.
هوش مصنوعی: او بیان کرد که نشانه حیا در تنگی قلب است و برای عظمت در برابر خداوند، باید پیش از صحبت کردن، به صحبت‌هایمان فکر کنیم. همچنین باید از آنچه که از آن شرمنده خواهیم شد، دوری کنیم و از پرداختن به کارهایی که باعث شرم‌مان می‌شود، خودداری کنیم. لازم است زبان، چشم و گوش را کنترل کرده و از افراط در لذت‌های دنیوی پرهیز کنیم و به یاد قبر و مردگان باشیم.
و گفت: شوق را علامت است دوست داشتن مرگ در وقت راحت در دنیا و دشمن داشتن حیوة در وقت صحت و رغبت و انس گرفتن به ذکر حق و بی‌قرار شدن در وقت نشر آلاء حق و در طرب آمدن دروقت تفکر خاصه در ساعتی که تو بر حق بود.
هوش مصنوعی: او گفت: شوق نشانه‌ای است از محبت به مرگ در زمان آرامش زندگی و بی‌میلی نسبت به زندگی در هنگام سلامت و رغبت، همچنین انس با یاد خدا و بی‌تابی در هنگام نمایش نعمت‌های خدا و خوشحالی در وقت تفکر، به‌ویژه در ساعتی که در راه حق هستی.
نقلست که یکی پرسید از جمع و تفرقه گفت: جمع جمع کردن دل است در معرفت و تفرقت متفرق گردانیدن در احوال.
هوش مصنوعی: روایت شده است که کسی از مفهوم جمع و تفرقه سؤال کرد. در پاسخ گفته شد که جمع به معنای یکپارچه کردن دل در شناخت و معرفت است، در حالی که تفرقه به معنای جدا کردن و پراکنده ساختن در حالات و تجربیات مختلف است.
و گفت: نماز جماعت بر تو فریضه نیست و طلب حلال بر تو فریضه است رحمةالله علیه و الله اعلم.
هوش مصنوعی: او گفت: نماز جماعت برای تو واجب نیست، بلکه کسب روزی حلال بر تو واجب است. رحمت خدا بر او باد و خدا داناتر است.