گنجور

بخش ۲ - در نعمت سید المرسلین

سید الکونین ختم المرسلین
آخر آمد بود فخر الاولین
آنکه آمد نه فلک معراج او
انبیاء و اولیاء محتاج او
شد وجودش رحمة للعالمین
مسجد اوشد همه روی زمین
آنکه یارش بد ابوبکر و عمر
از سر انگشت او شق شد قمر
آن یکی را او رفیق غار بود
و آن دگر لشکرزش ابرار بود
صاحبش بودند عثمان و علی
بهر آن گشتند در عالم ولی
آن یکی کان حیا و حلم بود
وان دگر باب مدینه علم بود
آن رسول حق که خیر الناس بود
عم پاکش حمزه و عباس بود
هر دم از ما صد درود و صد سلام
بر رسول و آل و اصحابش تمام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1389/01/30 17:03
پدرام

سلام خسته نباشید
تا اونجایی که بنده میدونم بعد از بیت
شد وجودش رحمه للعالمین
مسجد او شد همه روی زمین
این بیت قرار داره
صد هزاران رحمت جان افرین
بر وی وبر ال پاک طاهرین
بعد از اون
انکه شد یارش اوببکر و عمر ...
ممنون
---
پاسخ: احتمال می‌دهم که بیتی که فرمودید از افزوده‌های دیگران بر آثار عطار باشد. لطفاً منبع بیت را ذکر کنید. فعلاً در حاشیه نگه می‌داریم.

1391/11/12 20:02
صمد

با سلام مصرع دوم بیت پنجم غلط املایی دارد لطفا اصلاح بفرمایید.

1396/03/28 00:05
پرهام

با سلام
در بیت پنجم این شعر:
آن یکی را او رفیق غار بود
و آن دگر لشکرزش ابرار بود
معنای لشکرز را نیافتم. همه جا هم همین رو نوشته.

1396/09/14 22:12
دکتر محمد عیسی شاهدی

آن یکی را او رفیق غار بود
و آن دگر لشکرزش ابرار بود
در مصرع آخر واژه لشکرزش غلط است. این می شود لشکرکش. در نسخه قدیمی همینطور است که اینجانب در اختیار دارم- دکتر عیسی شاهدی از داکا بنگلادش..

1397/06/27 18:08
آرام نوبری نیا

با سلام و احترام،
این بخش از پندنامه در کتاب « مجموعه ای از آثار فریدالدین محمدبن ابراهیم عطار نیشابوری -بی سر نامه-بلبل نامه-سی فصل-پندنامه-نزهت الاحباب-بیان ارشاد » با تصحیح و مقدمه احمد خوشنویس «عماد» از انتشارات کتابخانه سنایی چاپ دیماه 1362 چنین نوشته شده:
سیدالکونین ختم المرسلین
آخر آمد بود فخر اولین
بعد از این گویم درود مصطفی
آنکه عالم یافت از نورش صفا
آنکه آمد نه فلک معراج او
انبیاء و اولیاء محتاج او
شد وجودش رحمة للعالمین
مسجد اوشد همه روی زمین
آنکه شد یارش ابابکر و عمر
از سر انگشت او شق شد قمر
همرهش بودند عثمان و علی
بهر او گشتند در عالم ولی
آن یکی را او رفیق غار بود
و آن دگر لشکر کش ابرار بود
آن یکی کان حیا و حلم بود
وان دگر باب مدینه علم بود
آن رسول حق که خیر الناس بود
عم پاکش حمزه و عباس بود
هر دم از ما صد درود و صد سلام
بر رسول و آل و اصحابش مدام
پیروز و سربلند باشید