گنجور

بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

حمد بی حد آن خدای پاک را
آنکه ایمان داد مشتی خاک را
آنکه در آدم دمید او روح را
داد از طوفان نجات او نوح را
آنکه فرمان کرد قهرش باد را
تا سزای داد قوم عاد را
آنکه لطف خویش را اظهار کرد
بر خلیلش نار را گلزار کرد
آن خداوندی که هنگام سحر
کرد قوم لوط را زیر و زبر
سوی او خصمی که تیر انداخته
پشّه‌ای کارش کفایت ساخته
آنکه اعدا را بِدَریا درکشید
ناقه را از سنگ خارا برکشید
چون عنایت قادر قیوم کرد
در کف داود آهن موم کرد
با سلیمان داد ملک و سروری
شد مطیع خاتمش دیو و پری
از تن صابر بِکِرمان قوت داد
هم ز یونس لقمه‌ای با حوت داد
بنده‌ای را اره بر سر می‌نهد
دیگری را تاج بر سر می‌نهد
اوست سلطان هرچه خواهد آن کند
عالمی را در دمی ویران کند
هست سلطانی مسلم مر ورا
نیست کس را زهرهٔ چون و چرا
آن یکی را گنج و نعمت می‌دهد
وان دگر را رنج و زحمت می‌دهد
آن یکی را زر دو صد همیان دهد
دیگری در حسرت نان جان دهد
آن یکی بر تخت، با صد عز و ناز
و آن دگر کرده دهان از فاقه باز
آن یکی پوشیده سنجاب و سمور
دیگری خفته برهنه در تنور
آن یکی بر بستر کمخا و نخ
وان دگر بر خاک خواری بسته یخ
طرفة العینی جهان بر هم زند
کس نمی‌آرد که آنجا دم زند
آنکه با مرغ هوا ماهی دهد
بندگان را دولت و شاهی دهد
بی پدر فرزند پیدا او کند
طفل را در مهد گویا او کند
مردهٔ صد ساله را حی می‌کند
این به جز حق دیگری کی می‌کند
صانعی کز طین سلاطین می‌کند
نجم را رجم شیاطین می‌کند
از زمین خشک رویاند گیاه
آسمان را نیز او دارد نگاه
هیچ کس در ملک او انباز نی
قول او را لحن نی آواز نی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حمد بی حد آن خدای پاک را
آنکه ایمان داد مشتی خاک را
هوش مصنوعی: حمد و ستایش بی‌نهایت برای خدای پاک و بزرگی که زندگی و ایمان را به انسان، که از خاک آفریده شده، عطا کرده است.
آنکه در آدم دمید او روح را
داد از طوفان نجات او نوح را
هوش مصنوعی: آن کسی که نفس حیات را در وجود آدم دمید و روح را به او بخشید، موجب نجات نوح از طوفان شد.
آنکه فرمان کرد قهرش باد را
تا سزای داد قوم عاد را
هوش مصنوعی: کسی که باعث شد باد خشمگین شود تا مجازات قوم عاد را به اجرا درآورد.
آنکه لطف خویش را اظهار کرد
بر خلیلش نار را گلزار کرد
هوش مصنوعی: کسی که مهربانی‌اش را به ابراهیم نشان داد، آتش را برای او به گلستان تبدیل کرد.
آن خداوندی که هنگام سحر
کرد قوم لوط را زیر و زبر
هوش مصنوعی: خدایی که در سحرگاه، قوم لوط را مورد عذاب قرار داد و نابود کرد.
سوی او خصمی که تیر انداخته
پشّه‌ای کارش کفایت ساخته
هوش مصنوعی: یعنی کسی که با نیت دشمنی به سمت او حمله کرده، در واقع ناراحت و خشمگین است، اما کار او به اندازه‌ای کوچک و بی‌اهمیت است که چیزی از ارزش‌های او را زیر سوال نمی‌برد.
آنکه اعدا را بِدَریا درکشید
ناقه را از سنگ خارا برکشید
هوش مصنوعی: کسی که دشمنان را به دریا می‌کشاند، می‌تواند ناقه‌ای را از سنگ سخت بیرون بیاورد.
چون عنایت قادر قیوم کرد
در کف داود آهن موم کرد
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند مهربان و سرمدی توجه خود را به داود جلب کرد، باعث شد که آهن به مانند موم نرم و قابل شکل‌گیری شود.
با سلیمان داد ملک و سروری
شد مطیع خاتمش دیو و پری
هوش مصنوعی: سلیمان به خاطر مقام و حکمتش، بر تمامی مخلوقات، اعم از دیوان و پریان، تسلط و فرمانروایی داشت و همه آن‌ها در برابر فرمان او تسلیم بودند.
از تن صابر بِکِرمان قوت داد
هم ز یونس لقمه‌ای با حوت داد
هوش مصنوعی: از بدن صابر، قوت و انرژی به من می‌رسد و هم از یونس (پیامبر) با نهنگ، لقمه‌ای نصیبم می‌شود.
بنده‌ای را اره بر سر می‌نهد
دیگری را تاج بر سر می‌نهد
هوش مصنوعی: یکی را به مقام و بزرگی می‌رسانند و دیگری را در وضعیت بدی قرار می‌دهند.
اوست سلطان هرچه خواهد آن کند
عالمی را در دمی ویران کند
هوش مصنوعی: او خدای بزرگ است و هر چه بخواهد، انجام می‌دهد. می‌تواند در یک لحظه، دنیایی را نابود کند.
هست سلطانی مسلم مر ورا
نیست کس را زهرهٔ چون و چرا
هوش مصنوعی: سلطنت او مسلم و بدون شک است و هیچ‌کس جرأت ندارد در مورد او تردید کند یا سؤال بپرسد.
آن یکی را گنج و نعمت می‌دهد
وان دگر را رنج و زحمت می‌دهد
هوش مصنوعی: یکی را ثروت و نعمت می‌دهد و دیگری را با سختی و زحمت روبه‌رو می‌کند.
آن یکی را زر دو صد همیان دهد
دیگری در حسرت نان جان دهد
هوش مصنوعی: یکی به ثروت و مال فراوان دست می‌یابد، در حالی که دیگری حتی نان ساده‌ای هم برای زندگی ندارد و در آرزوی آن می‌سوزد.
آن یکی بر تخت، با صد عز و ناز
و آن دگر کرده دهان از فاقه باز
هوش مصنوعی: یکی در اوج قدرت و شکوه نشسته و با افتخار زندگی می‌کند، در حالی که دیگری به خاطر فقر و تنگ‌دستی مجبور است دهانش را از ناچاری باز کند.
آن یکی پوشیده سنجاب و سمور
دیگری خفته برهنه در تنور
هوش مصنوعی: یکی از آن‌ها پوشیده و در امنیت به خواب رفته است، در حالی که دیگری بدون لباس و در شرایط نامناسبی در تنور خوابش برده است.
آن یکی بر بستر کمخا و نخ
وان دگر بر خاک خواری بسته یخ
هوش مصنوعی: یک نفر بر روی بستر نرمی دراز کشیده و از آرامش لذت می‌برد، در حالی که نفر دیگر بر روی زمین سخت و ناهموار در حال تحمل سختی‌ها و ناهنجاری‌هاست.
طرفة العینی جهان بر هم زند
کس نمی‌آرد که آنجا دم زند
هوش مصنوعی: چشم‌چرانی، جهانی را به هم می‌ریزد و هیچ‌کس جرات نمی‌کند که در آنجا سخن بگوید.
آنکه با مرغ هوا ماهی دهد
بندگان را دولت و شاهی دهد
هوش مصنوعی: کسی که به پرنده آسمان غذا می‌دهد، به بندگان خود دولت و سلطنت می‌بخشد.
بی پدر فرزند پیدا او کند
طفل را در مهد گویا او کند
هوش مصنوعی: بچه‌ای که پدر ندارد، در آغوش مادرش رشد و پرورش می‌یابد و به نظر می‌رسد که مادرش او را به خوبی بزرگ می‌کند.
مردهٔ صد ساله را حی می‌کند
این به جز حق دیگری کی می‌کند
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که فقط حقیقت و حق است که می‌تواند موجودی را که مدت طولانی مرده است، زنده کند و هیچ‌کس دیگری قادر به انجام این کار نیست.
صانعی کز طین سلاطین می‌کند
نجم را رجم شیاطین می‌کند
هوش مصنوعی: صنعتگری که از خاک سلاطین، ستاره‌ای به وجود می‌آورد، شیاطین را به دور می‌کند.
از زمین خشک رویاند گیاه
آسمان را نیز او دارد نگاه
هوش مصنوعی: گیاهانی که از زمین خشک می‌رویند، نشان می‌دهند که آسمان نیز بر آنها نظارت دارد.
هیچ کس در ملک او انباز نی
قول او را لحن نی آواز نی
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در سلطنت او شریک نیست، سخن او نه به صدای خاصی شنیده می‌شود و نه به لحن خاصی بیان می‌شود.

حاشیه ها

1389/01/31 06:03
پدرام

سلام
تو این قسمت تقریبا 10 بیت نیست

1399/09/22 17:11
بهزاد آریا

درود بر شما
به فکرم " حمد بی حد مر خدای پاک را " درست است.
حمد بی حد مر خدای پاک را
آنکه ایمان داد مشتی خاک را
همچنان " از تن صابر به کرمان قوت داد" و هم ز یونس لقمۀ با حوت داد"
از تن صابر بکرمان قوت داد
هم ز یونس لقمهٔ با حوت داد
مر خدا " آن خدا" ، بکرمان به "بکژمان" و حوت " حوث" نوشته شدند

1399/12/11 12:03
بابک دهقانی

استاد گرانقدر آقای دکتر شفیعی کدکنی بارها و بارها و در مقدمه تصحیح ارجمند خودشون از منطق الطیر و دیگر آثار عطار مثل اسرار نامه، یادآوری کردن که پند‌نامه از عطار نیست. بهتره چنین آثاری رو به صورت جداگانه بیارید و نه به عنوان اثری از آثار عطار. یا حداقل در ابتدا ذکر کنید که این اثر منسوب به عطاره و متعلق به عطار نیست.

1399/12/11 12:03
بابک دهقانی

«جز آن چهار منظومه (منطق‌الطیر و الهی‌نامه و اسرارنامه و مصیبت‌نامه) و دیوان و مختارنامه و کتاب تذکرة الاولیا، هیچ اثر دیگری از عطار نیست و تمام منظومه‌های ناتندرستی که به اسم بلبل‌نامه، بیسرنامه، پسرنامه، حیدری‌نامه، پندنامه، جوهرالذات، حلاج‌نامه، سیاه‌نامه، اشترنامه، لسان‌الغیب، مظهرالذات، معراج‌نامه، مفتاح‌الفتوح، نزهت‌نامه، وصلت‌نامه، هیلاج‌نامه وجود دارد، و بعضی از آنها مانند پندنامه متأسفانه بارها و بارها به نام او نشر یافته، هیچ‌کدام از آثار او نیست. اغلب اینها محصول روزگار انحطاط عرفان و حاصل یاوه‌گویی درویش‌های بیکاری است که طبع نظمی داشته‌اند و اندیشه‌های علیل و تخیلات خود را به‌صورت منظومه‌هایی سست و بیمارگونه به دست آیندگان سپرده‌اند، و برای آن که از بیرحمی زمانه - که این‌گونه آثار را در همان عصر مؤلفان به فراموشی می‌سپارد - در امان بمانند نام شریف و ارجمند فریدالدین عطار نیشابوری را به‌عنوان سراینده بر آنها نهاده‌اند و آن بزرگوار در طول این سده‌ها نامش به این‌گونه یاوه‌ها آلوده شده‌است و هنوز هم در مباحث تاریخ عرفان و ادب متأسفانه آثار این آمیختگی گاه‌گاه خود را نشان می‌دهد؛ هم در نوشته‌های خاورشناسان و هم در آثار بعضی از نویسندگان ایرانی و شرقی.»
مقدمه کتاب منطق الطیر به تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی، صفحه 37

1402/05/08 06:08
مصدق درخشان

با سلام و احترام

آیا جناب شفیعی کدکنی، دلیلی هم بر تعلق نداشتن پندنامه به عطار ارایه فرمودند یا فقط از روی محتوای پندگونه ی آن این کتابچه را از وی ندانسته اند؟ و البته این پندنامه، یاوه گویی نیست!!

1401/04/16 10:07
شیخ الاسود

بنده را اره بر سر می‌نهد

دیگری را تاج بر سر می‌نهد

یعنی عطار از آینده خود خبر دارد، که اره بر گردنش می گذارند.؟

1401/11/30 16:01
امیرحسین

خیر بعید می‌دانم 

1402/05/08 06:08
مصدق درخشان

با سلام و احترام
این مصرع، اشاره دارد به واقعه شهادت حضرت زکریا علیه السلام که هنگام تعقیب از سوی دشمنان، به درختی پناه برد و درخت او را در برگرفت. شیطان این مخفیگاه را به دشمنان نشان داد و آنان درخت را با زکریای نبی اره کردند.