بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
سلام
تو این قسمت تقریبا 10 بیت نیست
درود بر شما
به فکرم " حمد بی حد مر خدای پاک را " درست است.
حمد بی حد مر خدای پاک را
آنکه ایمان داد مشتی خاک را
همچنان " از تن صابر به کرمان قوت داد" و هم ز یونس لقمۀ با حوت داد"
از تن صابر بکرمان قوت داد
هم ز یونس لقمهٔ با حوت داد
مر خدا " آن خدا" ، بکرمان به "بکژمان" و حوت " حوث" نوشته شدند
استاد گرانقدر آقای دکتر شفیعی کدکنی بارها و بارها و در مقدمه تصحیح ارجمند خودشون از منطق الطیر و دیگر آثار عطار مثل اسرار نامه، یادآوری کردن که پندنامه از عطار نیست. بهتره چنین آثاری رو به صورت جداگانه بیارید و نه به عنوان اثری از آثار عطار. یا حداقل در ابتدا ذکر کنید که این اثر منسوب به عطاره و متعلق به عطار نیست.
«جز آن چهار منظومه (منطقالطیر و الهینامه و اسرارنامه و مصیبتنامه) و دیوان و مختارنامه و کتاب تذکرة الاولیا، هیچ اثر دیگری از عطار نیست و تمام منظومههای ناتندرستی که به اسم بلبلنامه، بیسرنامه، پسرنامه، حیدرینامه، پندنامه، جوهرالذات، حلاجنامه، سیاهنامه، اشترنامه، لسانالغیب، مظهرالذات، معراجنامه، مفتاحالفتوح، نزهتنامه، وصلتنامه، هیلاجنامه وجود دارد، و بعضی از آنها مانند پندنامه متأسفانه بارها و بارها به نام او نشر یافته، هیچکدام از آثار او نیست. اغلب اینها محصول روزگار انحطاط عرفان و حاصل یاوهگویی درویشهای بیکاری است که طبع نظمی داشتهاند و اندیشههای علیل و تخیلات خود را بهصورت منظومههایی سست و بیمارگونه به دست آیندگان سپردهاند، و برای آن که از بیرحمی زمانه - که اینگونه آثار را در همان عصر مؤلفان به فراموشی میسپارد - در امان بمانند نام شریف و ارجمند فریدالدین عطار نیشابوری را بهعنوان سراینده بر آنها نهادهاند و آن بزرگوار در طول این سدهها نامش به اینگونه یاوهها آلوده شدهاست و هنوز هم در مباحث تاریخ عرفان و ادب متأسفانه آثار این آمیختگی گاهگاه خود را نشان میدهد؛ هم در نوشتههای خاورشناسان و هم در آثار بعضی از نویسندگان ایرانی و شرقی.»
مقدمه کتاب منطق الطیر به تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی، صفحه 37
با سلام و احترام
آیا جناب شفیعی کدکنی، دلیلی هم بر تعلق نداشتن پندنامه به عطار ارایه فرمودند یا فقط از روی محتوای پندگونه ی آن این کتابچه را از وی ندانسته اند؟ و البته این پندنامه، یاوه گویی نیست!!
بنده را اره بر سر مینهد
دیگری را تاج بر سر مینهد
یعنی عطار از آینده خود خبر دارد، که اره بر گردنش می گذارند.؟
خیر بعید میدانم
با سلام و احترام
این مصرع، اشاره دارد به واقعه شهادت حضرت زکریا علیه السلام که هنگام تعقیب از سوی دشمنان، به درختی پناه برد و درخت او را در برگرفت. شیطان این مخفیگاه را به دشمنان نشان داد و آنان درخت را با زکریای نبی اره کردند.