گنجور

بخش ۱۸ - در صفت فقر و صبر

فقر خود را پیش کس پیدا مکن
محنت امروز را فردا مکن
مر تو را آنکس که فردا جان دهد
غم مخور آخر تو را یک نان دهد
تا به کی چون مور باشی دانه‌کش؟
گر تو مردی فاقه را مردانه کش
بر توکل گر بود فیروزی‌ات
حق دهد مانند مرغان روزی‌ات
از خدا شاکر بود مرد فقیر
گر دهد قوتش لب نان فطیر
خم مشو پیش توانگر همچو طاق
تا نگردی یار با اهل نفاق
مرد ره را نام و ننگ از خلق نیست
نفرتش از جامه‌های دلق نیست
هر که‌را ذوقِ نکونامی بود
خاص مشمار که او عامی بود
گر تو را دل فارغ از زینت بود
کی هوای مرکب و زینت بود؟
روی دل چون از هوا برتافتی
بعد از آن می‌دان که حق را یافتی
هر که او از حرص دنیادار شد
بی گمان از وی خدا بیزار شد
چون شترمرغی شناس این نفس را
نه کشد بار و نه پرد در هوا
گر «بپر» گوییش گوید «اشترم»
ور نهی بارش بگوید «طایرم»
چون درخت زهر رنگش دلکش است
لیک طعمش تلخ و بویش ناخوش است
گر به طاعت خوانی‌اش سستی کند
لیک اندر معصیت چستی کند
نفس را آن به که در زندان کنی
هرچه فرماید خلاف آن کنی
نیست درمانش به جز حوع و عطش
تا که سازی رام اندر طاعتش
چون شتر در ره درآی و بارکش
بار طاعت بر در جبار کش
بار این در را به جان باید کشید
ورنه همچون سگ زبان باید کشید
هرکه او گردن کشد زین بارها
باشد از نفرین برو انبازها
کرده‌ای بار امانت را قبول
از کشیدن پس نباید شد ملول
روز اول خود فضولی کرده‌ای
وان فضولی از جهولی کرده‌ای
جنبشی کن ای پسر کاهل مباش
چون بلی گفتی به تن تنبل مباش
هر که اندر طاعتش کسلان بود
حاصلش گمراهی و خذلان بود
راه پر خوف است و دزدان در کمین
رهبری بر تا نمانی بر زمین
منزلت دورست و بارت بس گران
کوششی کن پس ممان از دیگران
هر که در راه از گران‌باران بود
هر دمش از دیده خون باران بود
لاشه‌ای داری سبک کن بار خویش
ورنه در ره سخت بینی کار خویش
چیست بارت جیفهٔ دنیای دون
کز پی آن گشته خوار و زبون
وقت طاعت تیزرو چون باد باش
وز همه کار جهان آزاد باش

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فقر خود را پیش کس پیدا مکن
محنت امروز را فردا مکن
هوش مصنوعی: دیگر فقر و تنگدستی‌ات را به کسی نشان نده، و مشکلات امروز را به فردا نینداز.
مر تو را آنکس که فردا جان دهد
غم مخور آخر تو را یک نان دهد
هوش مصنوعی: نگران نباش، چون کسی که فردا برای تو جان می‌دهد، در واقع کمکت خواهد کرد و روزی به تو می‌دهد.
تا به کی چون مور باشی دانه‌کش؟
گر تو مردی فاقه را مردانه کش
هوش مصنوعی: تا کی می‌خواهی مانند مورچه فقط به جمع‌آوری دانه‌های کوچک مشغول باشی؟ اگر مرد هستی، باید با شجاعت با مشکلات و فقر روبه‌رو شوی و آنها را تحمل کنی.
بر توکل گر بود فیروزی‌ات
حق دهد مانند مرغان روزی‌ات
هوش مصنوعی: اگر بر توکل و اعتماد به خداوند باشی، به تو کمک خواهد کرد و روزی‌ات را مانند پرندگان فراوان خواهد کرد.
از خدا شاکر بود مرد فقیر
گر دهد قوتش لب نان فطیر
هوش مصنوعی: مرد فقیر همیشه از خدا سپاسگزار است، حتی اگر تنها کفافش یک نان ساده باشد.
خم مشو پیش توانگر همچو طاق
تا نگردی یار با اهل نفاق
هوش مصنوعی: خم نشو و خود را زیر بار کسی با موقعیت اجتماعی بالا نبر، زیرا این کار تو را به افراد نفاق‌آلود و دورو نزدیک می‌کند.
مرد ره را نام و ننگ از خلق نیست
نفرتش از جامه‌های دلق نیست
هوش مصنوعی: مردی که در راه درست قدم برمی‌دارد، از نظر مردم و نظرات دیگران نگران نیست و نفرت او از لباس‌های بی‌اعتبار تنها به خاطر ظاهر آن‌ها نیست.
هر که‌را ذوقِ نکونامی بود
خاص مشمار که او عامی بود
هوش مصنوعی: هر کسی که ذوق و استعداد خوبی در کارهای خوب و نیک دارد، او را مخصوص و خاص نشمار، چون به بی‌خبری و عامی بودن او اشاره دارد.
گر تو را دل فارغ از زینت بود
کی هوای مرکب و زینت بود؟
هوش مصنوعی: اگر دل تو از زینت‌ها آزاد و خالی باشد، پس چرا به فکر زینت و زیبایی‌های بیرونی هستی؟
روی دل چون از هوا برتافتی
بعد از آن می‌دان که حق را یافتی
هوش مصنوعی: زمانی که از آرزوهای بی‌اساس و دنیوی دل بکنی و از آن فاصله بگیری، آن‌گاه می‌توانی به حقیقت و اصول واقعی زندگی دست پیدا کنی.
هر که او از حرص دنیادار شد
بی گمان از وی خدا بیزار شد
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر حرص و عطش دنیوی به جمع‌آوری مال و ثروت بپردازد، به یقین خداوند از او دور و بیزار خواهد بود.
چون شترمرغی شناس این نفس را
نه کشد بار و نه پرد در هوا
هوش مصنوعی: این جمله به مفهوم انسانی اشاره دارد که با ویژگی‌ها و توانایی‌های خود آشناست. او نه تنها بار سنگینی را بر دوش نمی‌کشد، بلکه نمی‌گذارد که احساسات و آرزوهایش او را به اوج ببرند. به عبارت دیگر، این فرد به خوبی می‌داند که چه زمانی باید از توانایی‌هایش استفاده کند یا از چالش‌ها دوری کند.
گر «بپر» گوییش گوید «اشترم»
ور نهی بارش بگوید «طایرم»
هوش مصنوعی: اگر به او بگویی «بپر»، پاسخ می‌دهد «من شترم»، و اگر بگویی بارش را بگذار، می‌گوید «من پرنده‌ام».
چون درخت زهر رنگش دلکش است
لیک طعمش تلخ و بویش ناخوش است
هوش مصنوعی: اگرچه رنگ درخت زیبا و جذب‌کننده است، اما طعم میوه‌اش تلخ و بویش ناخوشایند است.
گر به طاعت خوانی‌اش سستی کند
لیک اندر معصیت چستی کند
هوش مصنوعی: اگر در اطاعت و بندگی‌اش تنبلی و سستی کند، اما در معصیت و گناه، با شتاب و سرعت عمل کند.
نفس را آن به که در زندان کنی
هرچه فرماید خلاف آن کنی
هوش مصنوعی: بهتر است که نفس خود را در قید و بند نگه‌داری و به خواسته‌های آن گوش ندهی، زیرا هرچه این نفس خواست، برعکس آن عمل کنی.
نیست درمانش به جز حوع و عطش
تا که سازی رام اندر طاعتش
هوش مصنوعی: تنها راه درمان این درد، حسرت و تشنگی است، تا زمانی که شخص به اطاعت او عادت کند و آرام گیرد.
چون شتر در ره درآی و بارکش
بار طاعت بر در جبار کش
هوش مصنوعی: وقتی مانند شتری که در راه می‌افتد، بار اطاعت و فرمانبرداری را بر دوش خود حمل کن و از موانع عبور کن.
بار این در را به جان باید کشید
ورنه همچون سگ زبان باید کشید
هوش مصنوعی: برای رسیدن به هدف و تحمل سختی‌ها باید عزم راسخ داشت، وگرنه مانند سگی که فقط می‌تواند زبانش را برای ناله و زاری بیرون بیاورد، نمی‌توان چیزی به دست آورد.
هرکه او گردن کشد زین بارها
باشد از نفرین برو انبازها
هوش مصنوعی: هرکس که به خاطر قدرت و مقام خود به دیگران ظلم کند و تکبر ورزد، در نتیجه دچار نفرین و عذاب دیگران خواهد شد.
کرده‌ای بار امانت را قبول
از کشیدن پس نباید شد ملول
هوش مصنوعی: تو بار مسئولیت را پذیرفته‌ای، پس نباید از آن خسته یا ناامید شوی.
روز اول خود فضولی کرده‌ای
وان فضولی از جهولی کرده‌ای
هوش مصنوعی: در روز نخست، خودت در کار دیگران سرک کشیده‌ای و این کنجکاوی‌ات ناشی از نادانی و بی‌خبری‌ات بوده است.
جنبشی کن ای پسر کاهل مباش
چون بلی گفتی به تن تنبل مباش
هوش مصنوعی: حرکت کن، ای پسر، بی‌تحرک نمان، چون قول دادی، تنبلی نکن.
هر که اندر طاعتش کسلان بود
حاصلش گمراهی و خذلان بود
هوش مصنوعی: هرکس در انجام بندگی و اطاعت سست و تنبل باشد، نتیجه‌اش گمراهی و ناکامی خواهد بود.
راه پر خوف است و دزدان در کمین
رهبری بر تا نمانی بر زمین
هوش مصنوعی: راه دشواری در پیش است و در این مسیر خطرهایی وجود دارد، و افرادی هستند که در انتظار فرصت هستند؛ بنابراین باید مراقب باشی که به آسانی بر زمین نیفتی و در این راه نگه‌داری.
منزلت دورست و بارت بس گران
کوششی کن پس ممان از دیگران
هوش مصنوعی: مکانت دور است و بار تو سنگین است. پس تلاش کن و از دیگران کمک نطلب.
هر که در راه از گران‌باران بود
هر دمش از دیده خون باران بود
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر زندگی با مشکلات و سختی‌های فراوانی مواجه است، به طور مداوم احساس درد و غم را در درون خود دارد.
لاشه‌ای داری سبک کن بار خویش
ورنه در ره سخت بینی کار خویش
هوش مصنوعی: اگر بار سنگینی بر دوش داری، آن را سبک کن و از خودت کم کن، وگرنه در مسیر زندگی با مشکلات و سختی‌ها مواجه خواهی شد.
چیست بارت جیفهٔ دنیای دون
کز پی آن گشته خوار و زبون
هوش مصنوعی: چه چیزی است که تو را در دنیای پست و بی‌ارزش به ذلت کشانده و سبب شده خوار و زبون شوی؟
وقت طاعت تیزرو چون باد باش
وز همه کار جهان آزاد باش
هوش مصنوعی: در زمان عبادت و اطاعت، مانند باد سریع و تند عمل کن و از تمام کارهای دنیا بی‌نیاز باش.

حاشیه ها

1394/03/16 11:06
سعید محمدی

با سلام
بیت 6
"مرد ره را نام وننگ از خلق نیست" به نظر درست تر است
ممنون

1395/11/21 23:01
امیر

در مصراع:
نیست درمانش به جز حوع و عطش
بجای حوع باید جوع(گرسنگی)نوشته شود.

1396/04/20 22:07
نستوه

شادروان دهخدا دو بیت مربوط به بار نبردن و نپریدن شترمرغ را در امثال و حکم ج3 ص 1453 به نام مولوی آورده که در آثار مولوی نیامده است؟!