بخش ۱۲ - در بیان نیک بختی
شد دلیل نیک بختی چار چیز
هرکه این چارش بود باشد عزیز
اصل پاک آمد دلیل نیک بخت
نیست بی اصل سزای تاج و تخت
یک دلیل دیگر آمد قلب پاک
گر دلت پاکست نبود هیچ باک
نیک بختان را بود رای صواب
آنکه بد رایست باشد در عذاب
هر که ایمن از عذاب حق بود
نیست مؤمن کافر مطلق بود
عمر دنیا پنج روزی بیش نیست
غافلست آنکس که پیش اندیش نیست
ترک لذات جهان باید گرفت
دامن صاحب دلان باید گرفت
در پی لذات نفسانی مباش
دوست دار عالم فانی مباش
نیست حاصل رنج دنیا بردنت
عاقبت چون میبباید مردنت
از تنت چون جان روان خواهد شدن
خاکت اندر استخوان خواهد شدن
مر ترا از دادن جان چاره نیست
رهزنت جز نفسک اماره نیست
بخش ۱۱ - در بیان چارچیز که اندر خطر بود: چارچیزست ای برادر با خطربخش ۱۳ - در بیان سبب عافیت: عافیت را گر بجویی ای عزیز
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد دلیل نیک بختی چار چیز
هرکه این چارش بود باشد عزیز
هوش مصنوعی: هر فردی که این چهار چیز را داشته باشد، دلیل نیکبختی اوست و او عزیز و گرامی خواهد بود.
اصل پاک آمد دلیل نیک بخت
نیست بی اصل سزای تاج و تخت
هوش مصنوعی: اگر انسان از اصل و نژاد پاک و سعادتمند باشد، دلیل بر خوشبختی اوست؛ اما بدون این اصل، سزاوار مقام و قدرت نیست.
یک دلیل دیگر آمد قلب پاک
گر دلت پاکست نبود هیچ باک
هوش مصنوعی: اگر دل تو خالص و بیآلایش باشد، دلایل دیگری هم برای آرامش و اطمینان وجود دارد و در این حالت هیچ نگرانیای نخواهی داشت.
نیک بختان را بود رای صواب
آنکه بد رایست باشد در عذاب
هوش مصنوعی: افراد خوشبخت و خوشسرنوشت، نظر درستی دارند و آن کسی که اندیشهاش نادرست است، در عذاب قرار خواهد گرفت.
هر که ایمن از عذاب حق بود
نیست مؤمن کافر مطلق بود
هوش مصنوعی: هر کسی که از عذاب الهی در امان باشد، نمیتوان او را بهطور مطلق مؤمن یا کافر دانست.
عمر دنیا پنج روزی بیش نیست
غافلست آنکس که پیش اندیش نیست
هوش مصنوعی: عمر دنیای ما بیشتر از پنج روز نیست و کسی که به آینده فکر نمیکند، در حقیقت بیخبر است.
ترک لذات جهان باید گرفت
دامن صاحب دلان باید گرفت
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آرامش و خوشبختی واقعی باید از لذتهای دنیوی فاصله گرفت و به دوستی و نزدیکی با انسانهای صاحب دل و باصفا روی آورد.
در پی لذات نفسانی مباش
دوست دار عالم فانی مباش
هوش مصنوعی: به دنبال خوشیهای زودگذر و دنیوی نباش. عشق به دنیا و نعمتهای آن را در دل خود جای نده.
نیست حاصل رنج دنیا بردنت
عاقبت چون میبباید مردنت
هوش مصنوعی: هیچ سودی از زحمتها و رنجهای دنیا نمیبری و در نهایت، سرنوشتی جز مرگ در انتظارت نیست.
از تنت چون جان روان خواهد شدن
خاکت اندر استخوان خواهد شدن
هوش مصنوعی: وقتی جان از بدن جدا میشود، خاک تو درون استخوانهایت محبوس خواهد شد.
مر ترا از دادن جان چاره نیست
رهزنت جز نفسک اماره نیست
هوش مصنوعی: تو را چارهای نیست جز اینکه جانت را بدهی. تنها دشمن تو، نفس امارهات است که همیشه تو را وسوسه میکند.
حاشیه ها
1389/06/23 04:08
احمد
بیت انتهایی به جای
مرا ترا از دادن جان چاره نیست
بهتر است اینگونه به کار رود
مر ترا از دادن جان چاره نیست
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1397/05/12 09:08
بهار
درودها بر عطار ناب طینت...
کم نیست که گویند در عرفان قافله سالار بوده است...
به قول مولوی جان:عطار روح بود و سنایی دو چشم او
ما از پی سنایی و عطار امده ایم