بخش ۲۰ - نالیدن بلبل در فراق گل
بلبل از باد صبا در بوستان
نوحه میکردند بهر دوستان
مدتی فریاد و زاری در چمن
کرد بلبل پیش نسرین و سمن
کار دنیا این چنین است ای پسر
الحذر از کار دنیا الحذر
آمدند آنجا همه مرغان باغ
با دل پر درد و با جان بداغ
گریه و زاری همی کردند و آه
شب همه شب تا بوقت صبحگاه
عارف مرغان که طوطی نام اوست
شکر شیرین همه در کام اوست
تعزیت چون داد بر شاخی نشست
گفت از بالای گردون تا به پست
از ملایک تا به انسان و پری
وز سلاطین تا گدا و لشکری
کس نماند در جهان بر روی خاک
بلکه زیر خاک خواهد رفت پاک
ای خوشا آنکس که او چالاک رفت
دل بدست آورد و زیر خاک رفت
کی بقا دارد جهان ای بوالهوس
کی بماند این جهان با هیچکس
از گل و گلزار و گلشن دور شو
در جهان معنوی مستور شو
دوست میداری خدا و در دیار
گردنت آزاد گرداند ز یار
گردن دیو طبیعت را بزن
بیخ شهوت از زمین دل بکن
گر تو در بند هوا باشی مقیم
کی شود قلب تو ای خواجه سلیم
زهد و تقوی و ورع را کار بند
رندی و می خوارگی تا چند چند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بلبل از باد صبا در بوستان
نوحه میکردند بهر دوستان
هوش مصنوعی: بلبل در باغ، با صدای نسیم صبحگاهی برای دوستانش آواز غمگینی میخواند.
مدتی فریاد و زاری در چمن
کرد بلبل پیش نسرین و سمن
هوش مصنوعی: مدتی بلبل در چمن به فریاد و شیون پرداخت و برای گلهای نسرین و سمن ناله کرد.
کار دنیا این چنین است ای پسر
الحذر از کار دنیا الحذر
هوش مصنوعی: کارهای دنیوی به همین شکل است، پسرم. مراقب باش که به دام کارهای دنیا نیفتی و از آنها دوری کن.
آمدند آنجا همه مرغان باغ
با دل پر درد و با جان بداغ
هوش مصنوعی: پرندگان باغ با دلهایی پر از درد و غم به آنجا آمدند.
گریه و زاری همی کردند و آه
شب همه شب تا بوقت صبحگاه
هوش مصنوعی: آنها شب تا صبح با گریه و ناله، برای دلدردی خودشان، از شدت غم و اندوهشان فریاد میزدند.
عارف مرغان که طوطی نام اوست
شکر شیرین همه در کام اوست
هوش مصنوعی: عارف مانند طوطی است که شیرینی شکر را در وجود خود دارد و همه چیز را در خود جذب میکند.
تعزیت چون داد بر شاخی نشست
گفت از بالای گردون تا به پست
هوش مصنوعی: تعزیت بر روی شاخهای نشسته و با صدای بلند بیان میکند که از بالاترین نقطه آسمان تا پایینترین سطح زمین، همه چیز تحت تأثیر حوادث قرار دارد.
از ملایک تا به انسان و پری
وز سلاطین تا گدا و لشکری
هوش مصنوعی: از فرشتگان تا انسان و جن، و از پادشاهان تا تهیدستان و سربازان، همگی در یک چرخه وجود دارند.
کس نماند در جهان بر روی خاک
بلکه زیر خاک خواهد رفت پاک
هوش مصنوعی: هیچ کسی در این دنیا نخواهد ماند و همه در نهایت به زیر زمین خواهند رفت.
ای خوشا آنکس که او چالاک رفت
دل بدست آورد و زیر خاک رفت
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که با مهارت و سرعت عمل دلها را جذب کرد و در نهایت با آرامش و سکوت به فراموشی سپرده شد.
کی بقا دارد جهان ای بوالهوس
کی بماند این جهان با هیچکس
هوش مصنوعی: دنیا هیچ کس را جاودان نمیداند و هیچچیز در آن پایدار نیست. هیچکس نمیتواند به طور یقین امیدوار باشد که در این دنیای بیثبات بماند.
از گل و گلزار و گلشن دور شو
در جهان معنوی مستور شو
هوش مصنوعی: از زیباییهای طبیعی و گلها فاصله بگیر و به دنیای معنوی و روحانی بپرداز.
دوست میداری خدا و در دیار
گردنت آزاد گرداند ز یار
هوش مصنوعی: دوست داری که خدا تو را بیازماید و در سرزمین خود، گردنت را از به چنگ آمدن یار جدا کند.
گردن دیو طبیعت را بزن
بیخ شهوت از زمین دل بکن
هوش مصنوعی: برائت از خواستههای نفسانی را جستوجو کن و دلت را از وابستگیهای مادی آزاد کن.
گر تو در بند هوا باشی مقیم
کی شود قلب تو ای خواجه سلیم
هوش مصنوعی: اگر تو به تمایلات و خواستههای نفسانی خود اسیر باشی، دل تو چگونه میتواند آرام و ثابت شود، ای آقای سلیم؟
زهد و تقوی و ورع را کار بند
رندی و می خوارگی تا چند چند
هوش مصنوعی: از زهد و تقوی و پرهیزکاری، در حالی که به گناه و خوشگذرانی مشغول هستی، تا کی میخواهی به این وضعیت ادامه دهی؟
حاشیه ها
1389/12/23 14:02
محسن...
اگر به دست من افتد فراق را بکشم