بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
بود دزدی، دزدیِ بسیار کرد
تا خلیفه ش عاقبت بردار کرد
میگذشت آنجایگه شبلی مگر
چشم افتادش بران زیر و زبر
اشک بر رویش ز کار او دوید
نعرهٔ زد پیش دار او دوید
بوسهٔ بر پای او داد و برفت
پیش او دستار بنهاد و برفت
سر این پرسید از وی سایلی
گفت بودست او بدزدی کاملی
از کمال او دزدی بسیار کرد
تا که جان را در سر این کار کرد
هرکه او در کار خود باشد تمام
جان خود در کار بازدوالسلام
گرچه دزدی جاهل و غافل بدست
لیک اندر کار خود کامل بدست
چون تمام افتاد او در کار خویش
زان نهادم پیش اودستار خویش
چون بدیدم دار چوبین جای او
بوسه زان دادم خوشی بر پای او
او بکار خویش مرد خویش بود
نه چو من نامرد درد خویش بود
او بمردی بود پشت لشگری
نه چو من آمد مخنث گوهری
جان او او را جوی ارزیده بود
نه چو من برجان خود لرزیده بود
مرد باید خواه خاص و خواه عام
کو بود در فن و کار خود تمام
ذرهٔ گر نیک نامی بایدت
در همه کاری تمامی بایدت
در تمامی گر تو کاری بد کنی
آن هم از بهر خلاص خود کنی
بخش ۲ - الحكایة و التمثیل: بود ذوالنون را مریدی پاکبازبخش ۴ - الحكایة و التمثیل: آن یکی قلاب را بگرفت شاه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود دزدی، دزدیِ بسیار کرد
تا خلیفه ش عاقبت بردار کرد
هوش مصنوعی: روزی دزدی وجود داشت که خیلی دزدی کرد، تا اینکه در نهایت خلیفه تصمیم گرفت او را مجازات کند.
میگذشت آنجایگه شبلی مگر
چشم افتادش بران زیر و زبر
هوش مصنوعی: شبلی در حین عبور از جایی، به طور ناخواسته چشمانش به چیزی نامرتب و بینظم افتاد.
اشک بر رویش ز کار او دوید
نعرهٔ زد پیش دار او دوید
هوش مصنوعی: اشک به خاطر رفتار او بر چهرهاش سرازیر شد و فریاد زد و به سمت او دوید.
بوسهٔ بر پای او داد و برفت
پیش او دستار بنهاد و برفت
هوش مصنوعی: او با احترام بر پای او بوسهای نهاد و سپس به جلو رفت و دستار خود را بر روی او گذاشت و بعد حرکت کرد.
سر این پرسید از وی سایلی
گفت بودست او بدزدی کاملی
هوش مصنوعی: شخصی از او پرسید که آیا او با فردی کامل آشناست، و او در پاسخ گفت که چنین کسی را دیده است که در دزدی مهارت دارد.
از کمال او دزدی بسیار کرد
تا که جان را در سر این کار کرد
هوش مصنوعی: او به قدری از ویژگیهای عالی و برجسته خداوند بهرهمند شد که تمام وجودش را وقف این موضوع کرد و جانش را در این راه فدا نمود.
هرکه او در کار خود باشد تمام
جان خود در کار بازدوالسلام
هوش مصنوعی: هرکس که در کار خود جدی و کوشا باشد، تمام وجودش را در آن کار میگذارد و سلامتی و آرامش را نیز به دست میآورد.
گرچه دزدی جاهل و غافل بدست
لیک اندر کار خود کامل بدست
هوش مصنوعی: هرچند دزد ناآگاه و بیخبر است، اما در کار خود کاملاً مهارت دارد.
چون تمام افتاد او در کار خویش
زان نهادم پیش اودستار خویش
هوش مصنوعی: وقتی او تمام کارهایش را انجام داد، من دست به کار شدم و پیش او رفتم.
چون بدیدم دار چوبین جای او
بوسه زان دادم خوشی بر پای او
هوش مصنوعی: وقتی دیدم که جای او به دار چوبی تبدیل شده است، با شوق و خوشحالی بر آن بوسه زدم.
او بکار خویش مرد خویش بود
نه چو من نامرد درد خویش بود
هوش مصنوعی: او در کارش مردانه عمل میکند و به کار خود متعهد است، اما من مثل او نیستم و در برابر چالشها ضعیف و ناتوانی حس میکنم.
او بمردی بود پشت لشگری
نه چو من آمد مخنث گوهری
هوش مصنوعی: او مردی بود از نسل قهرمانان، اما من همچون او نیستم؛ من مانند او ناتوان و بیارزش هستم.
جان او او را جوی ارزیده بود
نه چو من برجان خود لرزیده بود
هوش مصنوعی: جان او به خاطر ارزشش به او عشق میورزید، نه مانند من که به خاطر ترس از جان خود به لرزه افتادهام.
مرد باید خواه خاص و خواه عام
کو بود در فن و کار خود تمام
هوش مصنوعی: یک مرد باید در حرفه و کاری که انجام میدهد، به طور کامل و با تسلط باشد، چه این حرفه برای عموم مردم باشد و چه برای گروه خاصی.
ذرهٔ گر نیک نامی بایدت
در همه کاری تمامی بایدت
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در هر کاری به خوبی شناخته شوی، باید تمام تلاشت را به کار ببندی و بهترین نتیجه را بگیری.
در تمامی گر تو کاری بد کنی
آن هم از بهر خلاص خود کنی
هوش مصنوعی: اگر در هر شرایطی کار بدی انجام دهی، حتی اگر به خاطر نجات خودت باشد، آن عمل همچنان ناپسند و نادرست است.
حاشیه ها
1388/04/12 17:07
رسته
بیت: 13
غلط: جاناو
درست: جان او
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1391/12/20 00:02
عادل
نعره ای به جای نعرهٔ همچنین بوسه ای به جای بوسهٔ