گنجور

بخش ۹ - الحكایة و التمثیل

خواجهٔ اکافی آن برهان دین
گفت سنجر را که ای سلطان دین
واجبم آید بتو دادن زکات
زانکه تو درویش حالی در حیات
گر ترا ملک وزری هست این زمان
هست آن جمله ازان مردمان
کردهٔ از خلق حاصل آن همه
بر تو واجب میشود تاوان همه
چون از آن خود نبودت هیچ چیز
زین همه منصب چه سودت هیچ نیز
از همه کس گرچه داری بیشتر
میندانم کس ز تو درویشتر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1396/05/25 13:07
آرین

فکر میکنم بیت چهارم مصرع دوم (تا وان) صحیح نیست و بایست (تاوان) نوشته شود