گنجور

بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

رفت سنجر پیش زاهر ناگهی
گفت از وعظیم ده زاد رهی
شیخ زاهر گفت بشنو این سخن
چون شبانت کرد حق گرگی مکن
خانهٔ خلقی کنی زیر و زبر
تا براندازی سرافساری بزر
خون بریزی خلق را در صد مقام
تا خوری یک لقمهٔ وانگه حرام
خوشه چین کوی درویشان توئی
در گدا طبعی بتر زیشان توئی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفت سنجر پیش زاهر ناگهی
گفت از وعظیم ده زاد رهی
هوش مصنوعی: سنجر به نزد زاهر رفت و ناگهان گفت: از وعظ و نصایح او اینگونه برخواسته و راهی شده‌ام.
شیخ زاهر گفت بشنو این سخن
چون شبانت کرد حق گرگی مکن
هوش مصنوعی: شیخ زاهر می‌گوید به این سخن توجه کن: وقتی که شبانت به تو حق را گفت، مثل گرگ عمل نکن.
خانهٔ خلقی کنی زیر و زبر
تا براندازی سرافساری بزر
هوش مصنوعی: اگر بخواهی جامعه‌ای را به هم بریزی و از پایه ویران کنی، در نهایت می‌توانی قدرت بزرگی را از سرزمین براندازی.
خون بریزی خلق را در صد مقام
تا خوری یک لقمهٔ وانگه حرام
هوش مصنوعی: اگر بخواهی در موقعیت‌های مختلف، به دیگران آسیب برسانی و به نفع خود استفاده کنی، در نهایت نتیجه‌اش این است که چیزی به دست می‌آوری که شایسته‌اش نیستی.
خوشه چین کوی درویشان توئی
در گدا طبعی بتر زیشان توئی
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که در کوی درویشان، خوشه‌چینی می‌کنی و از نظر حال و طبع، از آن‌ها بهتر و برتر هستی.