بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
بود اندر مطبخ جم ای عجب
دیگ و کاسه در خصومت روز و شب
دیگ سنگین بود قصد جنگ کرد
کاسه زرین بود قصد سنگ کرد
هر دو تن از خشم در شور آمدند
سنگ وزر بودند در زور آمدند
دیگ گفتش گر اباگر روغن است
شور وشیرین هرچه هست آن منست
کار تو بی من کجا گیرد نظام
گر منت ندهم تهی مانی مدام
تو ز سنگ آئی در اول آشکار
باز بر سنگت زنند اندر عیار
گر ترا سنگی نباشد در نهاد
دایماً بی سنگ خواهی اوفتاد
تو چنین زیباو سنگین از منی
تو بسنگ و هنگ رنگین ازمنی
کس سیه دیگم نمیخواند بنام
چون سیه کاسه توئی در هر مقام
چون شنیدی این دلیل دلپذیر
دست چون من دیگر در کاسه مگیر
این سخن چون کاسه را آمد بگوش
همچو دیگی خون او آمد بجوش
گفت تو از هرچه گفتی بیش و کم
فارغم من چون منم در پیش جم
خیز تا خود را بصرافان بریم
تا زما هر دو کدامین برتریم
چون محک پیدا شود صراف را
خود محک گوید جواب این لاف را
تو ببین وقت گرو در سنگ و زر
تا ازین هر دو کدام ارزنده تر
در گرو کهنه ز نو آید پدید
کار در وقت گرو آید پدید
تا سفر در خود نیاری پیش تو
کی به کنه خود رسی از خویش تو
گر به کنه خویش ره یابی تمام
قدسیان را فرع خود یابی مدام
لیک تا در خود سفر نبود ترا
در حقیقت این نظر نبود ترا
بخش ۶ - الحكایة و التمثیل: دید بوموسی مگر یک شب بخواببخش ۸ - الحكایة و التمثیل: رفت سوی آسیائی بوسعید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بود اندر مطبخ جم ای عجب
دیگ و کاسه در خصومت روز و شب
هوش مصنوعی: در آشپزخانه جمشید، شگفت انگیز است که ظرفها و کاسهها در حال نزاع با یکدیگر هستند، روز و شب، همیشه در کشمکش به سر میبرند.
دیگ سنگین بود قصد جنگ کرد
کاسه زرین بود قصد سنگ کرد
هوش مصنوعی: دیگ سنگین به دنبال جنگ بود و کاسه زرین تصمیم به مقاومت داشت.
هر دو تن از خشم در شور آمدند
سنگ وزر بودند در زور آمدند
هوش مصنوعی: هر دو نفر از شدت خشم به هیجان آمدند و مانند سنگی سخت در برابر قدرت و زور ایستادند.
دیگ گفتش گر اباگر روغن است
شور وشیرین هرچه هست آن منست
هوش مصنوعی: دیگ به فردی میگوید که اگر روغن همچنان وجود دارد، هر طعمی که باشد، یعنی شور یا شیرین، همهاش متعلق به من است.
کار تو بی من کجا گیرد نظام
گر منت ندهم تهی مانی مدام
هوش مصنوعی: کار تو بدون من هیچگاه نظم نخواهد داشت، اگر من به تو کمکی نکنم، همیشه بیارزش خواهی بود.
تو ز سنگ آئی در اول آشکار
باز بر سنگت زنند اندر عیار
هوش مصنوعی: تو از سنگی به دنیا میآیی و در آغاز به وضوح نمایان هستی، اما دوباره روی همان سنگ به آزمایش و سنجش درمیآیی.
گر ترا سنگی نباشد در نهاد
دایماً بی سنگ خواهی اوفتاد
هوش مصنوعی: اگر درون تو استقامت و پایداری وجود نداشته باشد، همیشه در سختیها و مشکلات زمین خواهی خورد.
تو چنین زیباو سنگین از منی
تو بسنگ و هنگ رنگین ازمنی
هوش مصنوعی: تو به قدری زیبا و باوقار هستی که از من بیشتر میدر میزنی، و زیباییات همچون سنگی رنگین و دلنشین است.
کس سیه دیگم نمیخواند بنام
چون سیه کاسه توئی در هر مقام
هوش مصنوعی: هیچ کس به من توجهی نمیکند، زیرا نام من در موقعیتها ناپیداست؛ چرا که تو در هر شرایطی در کانون توجهی.
چون شنیدی این دلیل دلپذیر
دست چون من دیگر در کاسه مگیر
هوش مصنوعی: وقتی این دلیل زیبا را شنیدی، دیگر دستت را مانند من در کاسهای نگذار.
این سخن چون کاسه را آمد بگوش
همچو دیگی خون او آمد بجوش
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی این حرف به گوش آدم میرسد، مانند آن است که خون در دیگی به جوش میآید. به عبارتی، این سخن باعث ایجاد واکنش شدید یا هیجان در فرد میشود.
گفت تو از هرچه گفتی بیش و کم
فارغم من چون منم در پیش جم
هوش مصنوعی: من از هر چه که تو گفتهای بینیاز هستم، چون من خودم در پیشگاه جم قرار دارم.
خیز تا خود را بصرافان بریم
تا زما هر دو کدامین برتریم
هوش مصنوعی: برخیز تا با هم به دکان صرافی برویم، زیرا ما هر دو از دیگران برتری داریم.
چون محک پیدا شود صراف را
خود محک گوید جواب این لاف را
هوش مصنوعی: زمانی که میزان واقعی چیزی مشخص شود، خود فرد میتواند به ادعای خود پاسخ دهد.
تو ببین وقت گرو در سنگ و زر
تا ازین هر دو کدام ارزنده تر
هوش مصنوعی: بهتر است به ارزش چیزهای واقعی و با ارزش توجه کنی، نه به مال و ثروت ظاهری. در زمان نیاز و سختی، درک کن که چه چیزی واقعاً اهمیت دارد.
در گرو کهنه ز نو آید پدید
کار در وقت گرو آید پدید
هوش مصنوعی: به مرور زمان، کارها و مشکلات کهنه به شیوههای جدید خود را نشان میدهند و در زمان مناسب، راهحلها و نتایج جدیدی نمایان میشوند.
تا سفر در خود نیاری پیش تو
کی به کنه خود رسی از خویش تو
هوش مصنوعی: برای اینکه به عمق وجود خود پی ببری، باید درونی خود را کاوش کنی؛ وگرنه چگونه میتوانی به اصل و ذات خود دست یابی در حالی که در بیرون از خود مشغول هستی؟
گر به کنه خویش ره یابی تمام
قدسیان را فرع خود یابی مدام
هوش مصنوعی: اگر به درون خود دست یابی، همیشه خود را بالاتر از همه پاکان و مقدسین خواهی یافت.
لیک تا در خود سفر نبود ترا
در حقیقت این نظر نبود ترا
هوش مصنوعی: اما تا زمانی که درون خود را نکاوی و سفری به عمق وجودت نداشته باشی، در واقع این بینش و دیدگاه برای تو واقعی نخواهد بود.
حاشیه ها
1403/04/12 09:07
Reza Ahmadi
جم همان جمشید است که از اولاد هوشنگ بود در زمان پادشاهی او ممالک عالم به کمال آبادی می رسند در اواخر عهد مغرور شد و مغلوب ضحاک شد.
ابا در در بیت چهارم به معنی آش و خوراک پختنی است.
سنگ وهنگ به معنی سنگینی و وقار هست