بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
دید بوموسی مگر یک شب بخواب
بر سر خود عرش همچون آفتاب
روز دیگر رفت سوی بایزید
زانکه بوموسی ز جان بودش مرید
گفت تا تعبیر خوابم او کند
مرهم جان خرابم او کند
چون بر او رفت خلق آشفته بود
زانکه شیخ آن شب ز دنیا رفته بود
چون کفن کردند و شستندش پگاه
بر جنازه بر گرفتندش ز راه
گفت بوموسی که چندانی که من
میزدم بر خلق ماتم خویشتن
کز جنازه گوشهٔ آرم بدوش
مینداد آنکس بمن گشتم خموش
زیر آن در رفتم و کردم مقام
تا جنازه بر سر آوردم تمام
چون جنازه بر سرم شد استوار
گشت حالی بایزیدم آشکار
گفت ای بینندهٔ خواب صواب
نیک بنگر آنک آن تعبیر خواب
شخص ما عرش است برگیر وبرو
فهم کن زان خواب تعبیر و برو
گر ملک نزدیک تو کاملترست
جانت از دل دل ز جان غافلترست
در ملک از دیدهٔ دل کن نظر
زانکه عقل این قول دارد مختصر
هر دو عالم از برای آدمیست
از ملک بی آدمی مقصود چیست
زانکه صد عالم ملک بنشانده اند
تا همه در کار مردم مانده اند
گرچه امروز این گهر در خاک بود
باک نبود زانکه گنجی پاک بود
باش تا فردا محک کردگار
نقد مردان را پدید آرد عیار
بخش ۵ - الحكایة و التمثیل: کاملی گفتست آن بیگانه رابخش ۷ - الحكایة و التمثیل: بود اندر مطبخ جم ای عجب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دید بوموسی مگر یک شب بخواب
بر سر خود عرش همچون آفتاب
هوش مصنوعی: موسی در یک شب دید که بر فراز سرش عرش قرار گرفته است، مانند آفتاب که در آسمان میدرخشد.
روز دیگر رفت سوی بایزید
زانکه بوموسی ز جان بودش مرید
هوش مصنوعی: روزی دیگر به سمت بایزید رفت، زیرا بوموسی (پیرو حضرت موسی) برای او از جانش عزیزتر بود.
گفت تا تعبیر خوابم او کند
مرهم جان خرابم او کند
هوش مصنوعی: او گفت که تعبیر خوابم را انجام دهد و درد و رنج روحم را تسکین بخشد.
چون بر او رفت خلق آشفته بود
زانکه شیخ آن شب ز دنیا رفته بود
هوش مصنوعی: وقتی که خبر درگذشت شیخ به مردم رسید، آنها بسیار پریشان و نگران شدند.
چون کفن کردند و شستندش پگاه
بر جنازه بر گرفتندش ز راه
هوش مصنوعی: زمانی که او را کفن کردند و شستند، صبح زود جنازهاش را از مسیر برداشتند.
گفت بوموسی که چندانی که من
میزدم بر خلق ماتم خویشتن
هوش مصنوعی: بوموسی گفت که هرچقدر من بر دیگران ماتم میزدم، در واقع غم و اندوه خود را نشان میدادم.
کز جنازه گوشهٔ آرم بدوش
مینداد آنکس بمن گشتم خموش
هوش مصنوعی: از جنازهای که در گوشهها به خواب رفته و کسی که به من باده میدهد، ساکت و خاموش شدم.
زیر آن در رفتم و کردم مقام
تا جنازه بر سر آوردم تمام
هوش مصنوعی: زیر آن در رفتم و جایگاه خود را پیدا کردم تا وقتی که جسد را روی دوشم گذاشتم.
چون جنازه بر سرم شد استوار
گشت حالی بایزیدم آشکار
هوش مصنوعی: وقتی که مرگ بر من سایه افکند، حال و روز من همچون بایزید (بایزید بسطامی، عارف معروف) روشن و آشکار شد.
گفت ای بینندهٔ خواب صواب
نیک بنگر آنک آن تعبیر خواب
هوش مصنوعی: به بینندهٔ خواب گفته میشود که با دقت و تأمل به خوابش نگاه کند، زیرا تعبیر آن خواب روشن و نیکوست.
شخص ما عرش است برگیر وبرو
فهم کن زان خواب تعبیر و برو
هوش مصنوعی: تو از مقام والایی برخورداری، پس این غم و اندوه را رها کن و سعی کن که مفهوم و معانی خوابهای خود را درک کنی و به جلو بروی.
گر ملک نزدیک تو کاملترست
جانت از دل دل ز جان غافلترست
هوش مصنوعی: اگر در نزدیکی تو ملک و مقام بهتری وجود دارد، جان تو از دل و احساساتش غافلتر است.
در ملک از دیدهٔ دل کن نظر
زانکه عقل این قول دارد مختصر
هوش مصنوعی: به جستجوی زیباییهای دنیای پیرامون خود بپرداز، زیرا خرد و اندیشه به سادگی میگوید که باید به این نکته توجه کرد.
هر دو عالم از برای آدمیست
از ملک بی آدمی مقصود چیست
هوش مصنوعی: تمام هستی و جهان بر اساس وجود انسان معنا و هدف پیدا میکند. پس از دنیای بدون انسان، منظور و هدف چه خواهد بود؟
زانکه صد عالم ملک بنشانده اند
تا همه در کار مردم مانده اند
هوش مصنوعی: به خاطر این که صدها عالم و دانشمند به مقام ملک و مدیریت رسیدهاند، همه آنان در خدمت مردم و حل مسائل آنها مشغول شدهاند.
گرچه امروز این گهر در خاک بود
باک نبود زانکه گنجی پاک بود
هوش مصنوعی: با اینکه امروز این گوهر در خاک قرار دارد، نگران نیستم زیرا که این یک گنج با ارزش و خالص است.
باش تا فردا محک کردگار
نقد مردان را پدید آرد عیار
هوش مصنوعی: بگذار تا فردا، آزمایش خداوند، ارزش و میزان واقعی مردان را نشان دهد.