گنجور

بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

چون ز دنیا شد جنید پاک دین
پس جنازهش برگرفتند از زمین
پر زنان مرغی سپید از آسمان
بر جنازه او نشست اندر میان
خلق چندان کاستین افشاندند
مرغ را از نعش او میراندند
مرغ یک ذره از آنجا بر نخاست
لیک بگشاد او زفان در نطق راست
گفت ای ارباب ذوق و اهل دین
چند رنجانید خود را بیش ازین
زانکه شد مسمار عشقی آشکار
بر جنیدم دوخت تا روز شمار
قالب او حصه کروبیانست
لیک پای خلق این دم در میانست
گر نبودی زحمت و شور شما
قالبش با ما پریدی در هوا
قالبش ماراست قلبش آن دوست
مغز آن اوست وان ماست پوست
گر شود یک ذره از قلبش پدید
بس بود قفل دو عالم را کلید
صد جهان پر فرشته هر نفس
تشنهٔ بوئی شدند از پیش وپس
تشنه میمیرند در دریا همه
گوئیا دارند استسقا همه

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون ز دنیا شد جنید پاک دین
پس جنازهش برگرفتند از زمین
هوش مصنوعی: زمانی که جنید، که انسانی پاک و دیندار بود، از جهان رفت، پس از مرگش، جنازه‌اش را از روی زمین برداشتند.
پر زنان مرغی سپید از آسمان
بر جنازه او نشست اندر میان
هوش مصنوعی: پرنده‌ای سفید از آسمان بر روی جنازه او نشسته است.
خلق چندان کاستین افشاندند
مرغ را از نعش او میراندند
هوش مصنوعی: مردم به اندازه‌ای به همدیگر حسادت می‌ورزند که مرغی را بر سر لاشه‌ای کشتند.
مرغ یک ذره از آنجا بر نخاست
لیک بگشاد او زفان در نطق راست
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که به اندازه‌ای کوچک بود از آنجا پرواز نکرد، اما به طور درست و صحیح، زبانش را باز کرد و سخن گفت.
گفت ای ارباب ذوق و اهل دین
چند رنجانید خود را بیش ازین
هوش مصنوعی: ای صاحب ذوق و اهل ایمان، دیگر خود را بیشتر از این آزرده نکن.
زانکه شد مسمار عشقی آشکار
بر جنیدم دوخت تا روز شمار
هوش مصنوعی: زیرا عشق مانند میخی در دل من فرو رفته و تا روزی که زنده‌ام، آن را احساس می‌کنم.
قالب او حصه کروبیانست
لیک پای خلق این دم در میانست
هوش مصنوعی: ظاهر او شبیه فرشتگان است، اما در این لحظه، انسان‌ها در مرکز توجه قرار دارند.
گر نبودی زحمت و شور شما
قالبش با ما پریدی در هوا
هوش مصنوعی: اگر شما زحمتی و شور و هیجانی نمی‌داشتید، این قالب یا شکل ما به سادگی در هوا پرواز می‌کرد.
قالبش ماراست قلبش آن دوست
مغز آن اوست وان ماست پوست
هوش مصنوعی: این بیت به تشریح ویژگی‌ها و لایه‌های وجود انسان‌ها می‌پردازد. می‌گوید که ظاهری که داریم مانند شکل مار است، در حالی که قلب و احساسات ما متعلق به دوستی خاص هستند. مغز و فکر ما از آن دوست نشأت می‌گیرد و در نهایت، آنچه که ما می‌باشیم در پوست و ظاهر ما نمایان می‌شود. به عبارتی، این بیت به ارتباط میان ظاهر، قلب، مغز و ذات انسان‌ها اشاره دارد و نشان می‌دهد که جنبه‌های مختلف وجودمان چقدر به هم مرتبط هستند.
گر شود یک ذره از قلبش پدید
بس بود قفل دو عالم را کلید
هوش مصنوعی: اگر حتی یک ذره از عشق یا احساسات او در دل پیدا شود، برای باز کردن قفل دو جهان کافی است.
صد جهان پر فرشته هر نفس
تشنهٔ بوئی شدند از پیش وپس
هوش مصنوعی: هر لحظه، صدها جهان پر از فرشتگان به دنبال بویی هستند که می‌خواهند از جلو و پشت خود حس کنند.
تشنه میمیرند در دریا همه
گوئیا دارند استسقا همه
هوش مصنوعی: در دریا، همه به نظر می‌رسد که تشنگی دارند و به دنبال آب هستند، اما در واقع آنها به خاطر تشنگی می‌میرند.