گنجور

بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل

کاملی گفتست میباید بسی
علم و حکمت تا شود گویا کسی
لیک باید عقل بی حد و قیاس
تا شود خاموش یک حکمت شناس
دم مزن چون کن مکن مینشنوند
با که گوئی چون سخن مینشنوند
ور کسی میبشنود اسرار تو
مینشیند از حسد در کار تو
کوه با آن جمله سختی و وقار
هرچه گوئی باز گوید آشکار
روی در دیوار کن وانگه خموش
زانکه آن دیوار دارد نیز گوش
ور تودر دیوار خواهی گفت راز
هست دیوار لحد با آن بساز

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.