گنجور

بخش ۸ - الحكایة و التمثیل

آب بسیار آن یکی در شیر کرد
حق تعالی گاو را تقدیر کرد
چون بیامد سر بسوی آب برد
تا که دم زد گاو را سیلاب برد
هرچه او صد باره گرد آورده بود
جمله در یکبار آبش برده بود
آب چون بر شیر بیش از پیش کرد
جمع کرد و گاه را در پیش کرد
هرکه او یکدم ز مرگ اندیشه داشت
چون تواند ظلم کردن پیشه داشت
چون براندیشم ز مردن گاه گاه
عالمم بر چشم میگردد سیاه
لیک وقتی هست کز شادی مرگ
پای میکوبم ز سر سبزی چو برگ
زانکه میدانم که آخر جان پاک
باز خواهد رست از زندان خاک

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آب بسیار آن یکی در شیر کرد
حق تعالی گاو را تقدیر کرد
هوش مصنوعی: یکی از گاوها با استفاده از آب بسیار، شیر زیادی تولید کرد و این نشانه‌ای از تقدیر و نعمت خداوند است.
چون بیامد سر بسوی آب برد
تا که دم زد گاو را سیلاب برد
هوش مصنوعی: زمانی که سر به سمت آب آورد، آب طوفانی شد و گاو را برد.
هرچه او صد باره گرد آورده بود
جمله در یکبار آبش برده بود
هوش مصنوعی: هرچه او به سختی و زحمت جمع کرده بود، در یک لحظه و با یک طغیانی از بین رفت.
آب چون بر شیر بیش از پیش کرد
جمع کرد و گاه را در پیش کرد
هوش مصنوعی: آب به‌تدریج بر شیر جمع شد و زمان را به جلو آورد.
هرکه او یکدم ز مرگ اندیشه داشت
چون تواند ظلم کردن پیشه داشت
هوش مصنوعی: هرکس که یک لحظه به مرگ فکر کند، چگونه می‌تواند به ظلم و ستم ادامه دهد؟
چون براندیشم ز مردن گاه گاه
عالمم بر چشم میگردد سیاه
هوش مصنوعی: هر بار که به مرگ فکر می‌کنم، دنیا در نظرم تیره و تار می‌شود.
لیک وقتی هست کز شادی مرگ
پای میکوبم ز سر سبزی چو برگ
هوش مصنوعی: اما زمانی وجود دارد که از خوشحالی به قدری شعف دارم که مانند برگ‌های سبز، سرم را بالا می‌زنم و به زندگی و شادی می‌پردازم.
زانکه میدانم که آخر جان پاک
باز خواهد رست از زندان خاک
هوش مصنوعی: چون می‌دانم که در نهایت، جان پاک از قید خاک رهایی خواهد یافت.

حاشیه ها

1399/12/04 08:03
میهن پرست

درود
در این مصرع : جمع کرد و گاه را در پیش کرد
بجای گاه باید گاو جایگزین شود.
سپاس