بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
بیدلی را گفت آن پیر کهن
حق بود ظالم روا هست این سخن
گفت ظالم نیست اما دایم او
صد هزاران بنده دارد ظالم او
هرچه جمع آری بظلم این جایگاه
جمله برخیزد بیک ساعت ز راه
بخش ۶ - الحكایة و التمثیل: در زمستان یک شبی بهلول مستبخش ۸ - الحكایة و التمثیل: آب بسیار آن یکی در شیر کرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیدلی را گفت آن پیر کهن
حق بود ظالم روا هست این سخن
هوش مصنوعی: زن جوان به بیدلی گفت: «این که میگویی حق است، از ظلم نمیتوان گذشت و این حرف درستی است.»
گفت ظالم نیست اما دایم او
صد هزاران بنده دارد ظالم او
هوش مصنوعی: گفت که ظالم وجود ندارد، اما او همیشه هزاران بنده دارد که تحت ستم او هستند.
هرچه جمع آری بظلم این جایگاه
جمله برخیزد بیک ساعت ز راه
هوش مصنوعی: هر چیزی که به ناحق و ظلم به دست بیاوری، در یک لحظه از دست خواهد رفت.