گنجور

بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

بلعمی کو مرد عهد خویش بود
چارصد سالش عبادت بیش بود
کرده بود او چار صد پاره کتاب
جمله در توحید و در رفع حجاب
چارصد روز و شبش در یک سجود
غرقه کرده بود دریای وجود
یک شب از شبها شبی بس سهمگین
روی خود برداشت از خاک زمین
صد دلیل نفی صانع بیش گفت
شمع گردون را خدای خویش گفت
روی خویش آورد سوی آفتاب
سجده کردش صار کلب من کلاب
عقل چون از حد امکان بگذرد
بلعمی گردد زایمان بگذرد
عقل در حد سلامت بایدت
فارغ از مدح و ملامت بایدت
گرتو عقل ساده مییابی ز خویش
از چنان صد عقل دم بریده بیش
گرچه عقلت ساده باشد بی نظام
لیک مقصود تو گرداند تمام
دورتر باشد چنین عقل از خطر
وی عجب مقصود یابد زودتر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بلعمی کو مرد عهد خویش بود
چارصد سالش عبادت بیش بود
هوش مصنوعی: بلعمی فردی بود که به وعده‌ها و عهدهای خود پایبند بود و چهارصد سال را در عبادت و بندگی خدا گذرانده است.
کرده بود او چار صد پاره کتاب
جمله در توحید و در رفع حجاب
هوش مصنوعی: او چهار صد بخش از کتاب‌ها را در موضوع توحید و برطرف کردن حجاب نوشته بود.
چارصد روز و شبش در یک سجود
غرقه کرده بود دریای وجود
هوش مصنوعی: چهارصد روز و شب را در حال سجود سپری کرده بود و در این مدت، مانند دریایی عمیق، وجودش را کاملاً غرق کرده بود.
یک شب از شبها شبی بس سهمگین
روی خود برداشت از خاک زمین
هوش مصنوعی: یک شب از شب‌های دیگر، شبی بسیار ترسناک و سخت به وجود آمد که زمین را ترک کرد.
صد دلیل نفی صانع بیش گفت
شمع گردون را خدای خویش گفت
هوش مصنوعی: شمع دانای آسمان به دلایل زیادی وجود خداوند را انکار کرد، اما در درون خود همچنان خدا را می‌پرستید.
روی خویش آورد سوی آفتاب
سجده کردش صار کلب من کلاب
هوش مصنوعی: او به سمت آفتاب رفت و سجده‌ای کرد، به طوری که گفت: «سگ من، سگ‌های دیگر را هم ناچیز می‌داند».
عقل چون از حد امکان بگذرد
بلعمی گردد زایمان بگذرد
هوش مصنوعی: وقتی عقل از مرزهای ممکن فراتر رود، نتیجه‌اش به نوعی نابودی و زایش جدیدی خواهد بود.
عقل در حد سلامت بایدت
فارغ از مدح و ملامت بایدت
هوش مصنوعی: برای داشتن عقل سالم، باید از تمجید و سرزنش دیگران بی‌نیاز باشی و به افکار خود اتکا کنی.
گرتو عقل ساده مییابی ز خویش
از چنان صد عقل دم بریده بیش
هوش مصنوعی: اگر ساده‌لوحی را در خود ببینی، در واقع از آن صدها عقل که به‌راستی پخته نیستند، بیشتر می‌توانی امید داشته باشی.
گرچه عقلت ساده باشد بی نظام
لیک مقصود تو گرداند تمام
هوش مصنوعی: اگرچه تفکر و ذهن تو ممکن است بی‌نظم و ساده به نظر برسد، اما در نهایت هدف و مقصود تو را به سرانجام می‌رساند.
دورتر باشد چنین عقل از خطر
وی عجب مقصود یابد زودتر
هوش مصنوعی: عقل اگر از خطرها دور شود، به‌راحتی به هدف خود خواهد رسید و این واقعاً شگفت‌انگیز است.