گنجور

بخش ۳ - الحكایة ‌و التمثیل

کاملی گفتست کز بیم گناه
گر نبودی پیش حاصل رنج راه
یا زجان کندن بلا بودی و بس
یا عذاب گور بودی پیش و پس
یا صراطستی و یا میزانستی
هرچه هستی آن همه آسانستی
این همه سهل است اگر نبود فراق
چون بود فرقت دلی پر اشتیاق
هر عذابی کان همی داند یکی
جمله در جنب فراقست اندکی
تو چه دانی ای پسر سوز فراق
عاشقی داند دلی پراشتیاق
تو چو عاشق نیستی دل مردهٔ
دعوی عشق از چه در سرکردهٔ

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.