بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل
شد مگر معشوق طوسی ناتوان
در عیادت رفت پیشش یک جوان
فاتحه آغاز کرد آنجایگاه
تا دمد بادی بران مجنون راه
گفت اگر دادم بخواهی داد تو
چون بخوانی بر حق افکن داد تو
هیچ درخور نیست این درویش را
جمله او را بایدم نه خویش را
هرچه هست و بود خواهد بود نیز
هست اورا جمله زیبا و عزیز
نقد بود آنجا همه چیزی ولیک
بندگی و ذل میبایست نیک
لاجرم در قالب آدم دمید
بندگی رادر خداوندی کشید
شور در بازار عالم اوفکند
جملهٔآفاق در هم اوفکند
صد جهان بد پر خداوندی بزور
از جهان بندگی برخاست شور
بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل: رفت دزدی در سرای رابعهبخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل: بود محمود و حسن در بارگاه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.