بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
آن یکی عیسی مریم را چه گفت
گفت ای طاق ترا خورشید جفت
از چه خود را مینسازی خانهٔ
گفت آخر من نیم دیوانهٔ
هرچه نبود تا ابد همبر مرا
آن کجا هرگز بود در خور مرا
هرچه آن با تو فرو ناید به راه
فرق نبود چه گدا آنجا چه شاه
بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل: کرد مجنونی بگورستان نشستبخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل: خسروی میرفت در صحرا و شخ
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن یکی عیسی مریم را چه گفت
گفت ای طاق ترا خورشید جفت
هوش مصنوعی: در اینجا یک شخصیت به مریم میگوید که ای زن بزرگوار، تو باعث تابش نور خورشید هستی و قدرتی ویژه داری.
از چه خود را مینسازی خانهٔ
گفت آخر من نیم دیوانهٔ
هوش مصنوعی: چرا خودت را به زحمت میاندازی و درگیر حرفها میشوی، در حالی که من دیوانهای نیستم که به سادگی تحت تاثیر قرار بگیرم؟
هرچه نبود تا ابد همبر مرا
آن کجا هرگز بود در خور مرا
هوش مصنوعی: هر چیزی که برای من مناسب نباشد، هرگز نمیتواند برای من به صورت دائمی و همیشگی وجود داشته باشد.
هرچه آن با تو فرو ناید به راه
فرق نبود چه گدا آنجا چه شاه
هوش مصنوعی: هر چیزی که به تو نزدیکتر میشود، فرقی نمیکند که آن شخص چه مقام یا موقعیتی داشته باشد، چه فقیر باشد و چه پادشاه.