گنجور

بخش ۸ - الحكایة و التمثیل

گفت ذوالنون است کان دانای راز
چون کند از هم بساط مجد باز
گر گناه اولین و آخرین
بیش باشد ز آسمانها و زمین
برحواشی بساطش آن گناه
محو گردد جمله بر یک جایگاه
گر شود خورشیدنور افشان دمی
محو گردد صد جهان ظلمت همی
قطرهٔ چند ازگنه گر شد پلید
در چنان دریا کجا آید پدید
نه همه آنجایگه طاعت خرند
عجز نیز و ضعف هر ساعت خرند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت ذوالنون است کان دانای راز
چون کند از هم بساط مجد باز
هوش مصنوعی: ذوالنون، دانای اسرار و رازهاست. وقتی او وارد میدان می‌شود، چطور می‌تواند جستجو و شکوه را از هم جدا کند؟
گر گناه اولین و آخرین
بیش باشد ز آسمانها و زمین
هوش مصنوعی: اگر گناهانی که از ابتدا تا انتها انجام شده‌اند، از آسمان‌ها و زمین بیشتر باشد،
برحواشی بساطش آن گناه
محو گردد جمله بر یک جایگاه
هوش مصنوعی: در اطراف زندگی آن فرد، تمام گناهان ناپدید می‌شوند و همه چیز در یک مکان تجمع می‌یابد.
گر شود خورشیدنور افشان دمی
محو گردد صد جهان ظلمت همی
هوش مصنوعی: اگر خورشید لحظه‌ای نور خود را بتاباند، می‌تواند تمام تاریکی‌های عالم را در هم بپوشاند و محو کند.
قطرهٔ چند ازگنه گر شد پلید
در چنان دریا کجا آید پدید
هوش مصنوعی: اگر چند قطره آلوده در دریای بزرگ بیفتد، این آلودگی چگونه ممکن است دیده شود؟
نه همه آنجایگه طاعت خرند
عجز نیز و ضعف هر ساعت خرند
هوش مصنوعی: همه افراد در مقام عبودیت و بندگی نیستند، بلکه برخی از آنها در هر لحظه دچار ناتوانی و ضعف می‌شوند.